خلاصه داستان: پسری به اسم جیمین که بعدورشکستگی ومریضی سخت پدرش مجبورشدازبوسان به سئول بیادوبه سختی کارکنه تابرای خانوادش پول بفرسته.جیمینی که حالا18سالش شده و مطمئنه که قراره یه گرگ الفابشه چون ازپدرومادرالفابه دنیااومده چی میشه که درست یه مدت قبل ا...
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
هانا امگا 24ساله رایحه سیب مامور مخفی یونگی
جونگکوک
هم اینکه جلسه رو به زور تموم کرده بودم زیاد بود و هم دیگ وقتش بود یه خودی نشون بدم..... فقط فکر اینکه جیمین با اون عوضی وارد رابطه شده باشه و تازه ازش بچه دارم شده باشه برای دیوونه کردنم کافی بود.... اره جیمینم حق داشت بچه دار بشه.... اما فقط توله های من حق داشتن از نیپلای خوشمزش بچشن و.... خود من...!!! با خشم و جدیت طول مسیر اتاق جیمین رو طی کردم و وقتی درو باز کردم.... اوه خدای من.... چرا وقتی من تشنه ی وجودمش باید شاهد این صحنه باشم....؟؟!! میدونستم خیلی عوضی بودم که با وجود مین هو دلم میخواست دوباره داشته باشمش.....!!! نیپلای صورتی و قرمز شدش رو بین انگشتای کوچیک و تپلش میگردوند و سر نیپلش با هر لمس، به چپ و راست خم میشد..... اب دهنمو قورت دادم و حرکت یه چیزایی رو توی پایین تنم حس میکردم..... اما هنوز عصبانی بودم.....!!!! اینکه یه الفا هم عصبانی بشه هم هورنی میتونست خیلی خطرناک باشه نه....؟؟!! جیمین بدون اینکه نگام کنه گفت
_بیون تو نباید اینکارو میکردی
اوکی من ارومم... ولی ودفاککککککـــــــــــــــــککککک........!!!!! الان فکر کرد اون عوضی اومد تو....؟؟!!!! بیون.....؟؟!!!!! یعنی چون فکر کرد اونه نیپلاشو نپوشوند؟؟!!!!! یعنی واقعا.... واقعا تو رابطه بودن....؟؟!!!! اه خدایا تمام تلاشم برای اروم بودن دود شد.....!!!! جیمین برگشت طرفمو به محض دیدنم شوکه شد..... دستاش روی نیپلاش ثابت مونده بودن.... فورمونای خشممو بی اراده ازاد کرده بودم و جیمین اینو حس کرد، پس سریعا دست برد طرف دکمه های پیرهنش و سعی کرد اونارو ببنده.... اما با لرزشی که تو دستاش بود تقریبا غیر ممکن بود و بین هر سه بار تلاشش یکی نتیجه میداد و یه دکمه بسته میشد.... پاتند کردم طرفش که بدون بستن بقیه دکمه ها سریع بلند شد و روبه روم وایساد و گفت
_جلو نیا.... چی میخوای؟
پوزخندی زدم و با همون خشم گفتم
_چی میخوام؟؟!!... معلوم هست داری چی کار میکنی جیمین؟! +متوجه نمیشم...... داری راجب چی حرف میزنی؟!
