پارت بیست وپنجم_من پارک جیمینم😎

3.1K 469 133
                                    

اول میمیای جیمینو ببینین🤤


جیمین

رفتم توی راهروی پله های اضطراری تا راحت تر صحبت کنم..... درد عجیبی رو توی قفسه سینم حس میکردم.... یه جایی توی...... شاید قلبم....؟؟!!!
بغض لعنتی توی گلمو با کشیدن نفس عمیقی قورت دادم..... چرا باید اصلا ناراحت میشدم...... مگ من نگفته بودم هنوز حس بینمون قوی نشده....؟؟!! مگه خودم نبودم که این خرفو زدم؟؟!!! پس چرا الان انقد درد دارم؟؟!!!!..... یعنی داشتن توله از جونگکوک انقد مهم بود؟؟؟!!!.... اره احمق اون اولین الفاییه که تو زندگیت داشتی و هیچوقت فکرشو نمیکردی داشته باشی.... اما عاشق نبودم که..... نبودم......!!!؟؟؟؟؟
اشکایی که هر لحظه منتظر ریختن بودن رو با محکم فشردن چشمام رو هم رد کردم و با صدای پرانرژی مثل همیشه تماسو وصل کردم..... من حتی وقتی ابا ورشکست شد و سخت مریض شد گریه نکردم.... احمقانه نبود الان برای انتخابی که خودم کردم گریه کنم....؟؟!!!

_یا جیمین عوضی کجایی؟

باصدا جین به خودم اومدم....

_فاک یو جین اینو من باید ازت بپرسم تونستی از زیر رییست در بیای یا ازهمون زیر داری حرف میزنی؟؟... صدات ضعیفه بنظر میاد هنوز اون زیری.....
+ببند دهنتو عشقم کدوم گوری هستی
_توی شرکت کجا باید باشم؟
+یااااحمق این چه طرز حرف زدنه؟؟!! نکنه بازم با اون جئون هورنی بهم زدی؟
_اه جین..... ما تازه باهم قرار گذاشتیم.... چرا باید به این زودی بهم بزنیم؟؟!!!
+یاع یاع یاع گفتم شاید بهش شیر ندادی اونم ولت کرده
_خفه شو حتی اگه خودمم بهش شیر ندم اون میگیره
+حالا دندون در امورده یا باید منتظر باشیم یاع یاع یاع
_بیا خال بد منو بیخیال شیم بگو ببینم خودت واس چی انقد خوشحالی؟!
+نامی مارکم کرده
_.........
+همون رئیس کیم
_اسمش نامیه؟؟؟؟؟!!!!!
+نه احمق نامجون نامجون خوشگله ایز مای فاکر...
_اوق جین حالمو بهم زدی عوضی انقد از به فاک رفتن خوشح..... یه لحظه.....!!!!!..... تو الان گفتی مارک شدی؟؟!!!!!! ینی جای یه گاز رو گردنته و.... جفت داری؟؟!!
+اوهوم
_زهرمارو اوهوم فاکینگ سوکجین چرا من باید الان بفهمم وقتی خودم حتی اومدن شیرمم بهت گفتم؟؟!!!
_ایگووووو جیمینیییی توام مارک شدنتو بهم نگفته بودی که.....
+چون مارک من ناخواسته بود
_اگه ناخواسته بود چرا الان جفتشی؟
_..........
+دیدی هیچ جوابی نداری بدی پس خیلیم بی میل نبودی یاع یاع یاع

نه بی میل نبودم.... ولی واقعیت این بود که....... ما جفت هم نبودیم......!!!!!!
درسته ما بعد اولین مارک دیگ هیچوقت جفت نشدیم... حتی الان که داریم قرار میزاریم....... حتی الان که.......
یه حسایی تو دلم داره قلقلکم میده......!!!!!
شاید چیزی مثل......
توله......؟؟!!!!
اره چند روزی بود که حالت تهوع داشتم و فکر میکردم برای هیتیه که قراره چند روز بعد شروع بشه....... ولی وقتی تهیونگ و یونگی راجب نات کردن گفتن......
اه جیمین خل شدی حتی اگه حاملم باشی تاحالا باید سقط شده باشه... اره چون موهامو رنگ کرده بودم و این برای بچه بشدت مضرر بود و به احتمال90درصد باعث سقط جنین میشد.......!!!!!

امگای شرورمن/☆MY EVIL OMEGA/☆Where stories live. Discover now