خلاصه داستان: پسری به اسم جیمین که بعدورشکستگی ومریضی سخت پدرش مجبورشدازبوسان به سئول بیادوبه سختی کارکنه تابرای خانوادش پول بفرسته.جیمینی که حالا18سالش شده و مطمئنه که قراره یه گرگ الفابشه چون ازپدرومادرالفابه دنیااومده چی میشه که درست یه مدت قبل ا...
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
چون مین هو امگا 26ساله رایحه لیمویی
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
گانگ بیون سوک الفا 29ساله رایحه نعنا
"بچه ها مین هو عکس اولش مربوط به دوران دبیرستانه عکس دوم الانشه"
وقتی کل طول التش واردم شد بصورت غریزی شروع به تکون دادن خودش کرد..... سوراخم وحشتناک درد داشت و اگه نیپلامو نمیمکید قطعا از درد سوراخم میمردم...... بعد چند دقیقه که دیکش در حد به فاک دادن داخلم بزرگ شد، دست از نیپلم کشید و با گرفتن زیر باسنم از لبه ی پشتی مبل جدام کرد...... دستاشو برد زیر رونام تا راحت تر به فاک بده...... منم دستامو دور گردنش حلقه کردم تا ازافتادن احتمالیم جلوگیری کنم.....
_اه جیمین... چراانقد تنگ شدی...... حس میکنم از تنگی سوراخت دارم عقیم میشم..... حتی شیرتم بیشتر شده..... نکنه تنگی بیش از حد سوراخت به خاطر افزاینده شیر باشه؟!
افزاینده شیر.....؟؟!!!! کدوم افزاینده من که از هیچ دارویی استفاده نمیکنم......!!!!! همه ی اینا احتمال به احتمال ترسناکی که چند روز بود زیر دلمو قلقلک میداد، بال و پر میداد و ته دل منو..... خالی.......!!!!! یعنی ممکن بود باردار باشم.....؟؟!!! اگه کوک میفهمید...... ولم میکرد......؟!!!!
