گلوله‌ی میانی.۰

1.4K 424 480
                                    

گلوله‌ی میانی.

رایحه‌ی سیگار بلک‌جک فضای مرطوبِ اداره‌ی تاریک رو پر کرده بود. بلک‌جک برندِ سیگار بکهیون بود و دو مردی که توی اون اداره بودن این رو به خوبی می‌دونستن.

پلیس با کلافگی به صورت مردِ بیست و هشت ساله‌ی مقابلش خیره شد و ابروهاش رو با تعجب به‌خاطر پوزخند مرموز گوشه‌ی لبش بالا داد. اون واقعا دیوونه بود که در چنین موقعیتی به جای آسون کردن شرایط برای خودش، پرونده‌ی احتمالی‌اش رو سنگین‌تر می‌کرد.

صدای بارونِ شدید و ناگهانیِ چهارصبحی مانع این میشد که صدای نفس‌های سنگین افراد پشت در و زمزمه‌ی بچه‌گانه شنیده بشه. مرد روی صندلی سرد فلزی بازجویی جا به جا شد و آزادتر نشست.
دوتا پلیس، یک کارآگاه و روانشناس رو به روش نشسته بودن اما اهمیت چندانی نداشت. بعد از حس فوق‌العاده‌ای که توی مستی تجربه کرده بود و داشت از حس خواب و بیداری‌اش روی تخت لذت می‌برد، از خونه‌اش بیرون کشیده بودنش و حالا می‌خواستن بازخواستش کنن.

خمیازه‌ی بی‌حوصله‌ای کشید: میشه بدونم چرا اینجام؟

کارآگاه به‌خاطر واکنش بی‌ادبانه‌اش اخم ظریفی کرد و دور میز چرخید: خودتون چی فکر می‌کنین آقای پارک؟

-من به جلسه‌ی مهم هشت صبحم فکر می‌کنم! اگه ازش جا بمونم و هر مشکلی پیش بیاد مقصرش شمایید!

کارآگاه خواست چیزی بگه که تقه‌ای به در چوبی خورد، سرباز رده پایینی وارد اتاق شد و سلام نظامی داد.

-بگو.

-جواب تست هوشیاری‌شون اومد. آقای پارک مستن.

کارآگاه جوان کتش رو از گرمای ناگهانی‌ای که به علت عصبانیتش بود درآورد و روی میز گذاشت. موهای باز و قهوه‌ایش رو دم‌اسبی بست و رو به چانیول گفت: شما تا زمانی که هوشیار بشید و آماده‌ی بازجویی بشین توی اداره می‌مونین.

مردِ آشفته از روی صندلی بلند شد و بعد از ماساژی که به چشم‌های قرمز و پف‌کرده‌اش داد از اتاق بازجویی بیرون رفت. تعادل مناسبی برای راه رفتن نداشت اما تنه زدنش به نفر بعدی که به اتاق می‌رفت، بی‌منظور نبود. هرچند اون مرد برای اینکه به رفتارهای چانیول اهمیتی بده بیش از اندازه دل‌نگران و مضطرب بود.

به محض سلام کردن به کارگاه خودش روی صندلی نشست و کلاه کپِ مشکیِ همیشگی‌اش رو از روی سرش برداشت و روی میز گذاشت.

زن با لبخند دلگرم‌کننده‌ای رو به روش نشست: بگم یه لیوان آب براتون بیارن جناب هان؟

جی‌وون دست چپ دردناکش رو باز و بسته کرد و زیرلب گفت: نه ممنونم. فقط هرچه سریع‌تر صحبت‌های لازم رو انجام بدیم.

کارآگاه جوان با تمرکز بیش‌تری روی صندلی نشست و با اشاره به پلیس ازش خواست که نکات مکالمه‌شون رو یادداشت کنه. صداش رو صاف کرد و همون‌طور که سر تا پای جی‌وون رو آنالیز می‌کرد پرسید: شما دقیقا چه زمانی گزارش مسئله رو دادین؟

Paralian.Where stories live. Discover now