توی فضایی که بوی عطر گلهای تازه میداد، داخل وان پر از آب و کف که روی کفا پوشیده شده از گلهای رز قرمز بود، توی بغل عشقش لم داده بود.بعد از اعلام نامزدیشون اکثر اوقات رو با هم میگذروندن.
یونگی به دیواره وان تکیه داده و هوباری بین پاهاش نشسته و سرشو روی سینش گذاشته بود.با آرامشی که از لمس یونگی به بدنش تزریق میشد چشماش روی هم افتاده بود.
این آرامش بعد از مدتها دوری و اضطراب حقشون بود.یونگی دستشو نوازشوار از کمر هوباری به سمت بالا میکشید و زیر گوشش نجواهای عاشقانه میکرد.
هوباری با چشمای بسته هومی کشید این حس آرامش رو دوست داشت._بنظرت زیادی لوسم نمیکنی!
یونگی بوسه کوتاهی روی گردن هوباری نشوند:تا اونجایی که یادمه ملکه من از وقتی بچه بودن لوس بودهوباری با آرنجش از زیر آب ضربه آرومی به پهلوی یونگی زد:آلفا زیادی بامزه شدن.
+اوه ملکه الان داره منو میترسونه._اینقدر بهم نگو ملکه عادت میکنما من که هنوز ملکه نشدم.
+اشتباه نکن تو خیلی وقته که ملکه قلب منی.
_یونگیا تو خیلی رمانتیکی اصلا فکرشو نمیکردم.+خیلی نامردی من که همیشه رمانتیک و مهربون بودم.
_آره درسته ولی من همیشه فکر میکردم چون ما با هم از بچگی دوست بودیم رفتارت با من خوبه ولی الان بهم ثابت شد تو توی روابط عاشقانه خیلی خوب و رمانتیکی.
+البته اگر بانو اجازه بدن من توی روابط دیگه هم خیلی آروم و رمانتیکم.
_اوه اون که بعله قبلا مهر و محبتتون نسیم این بیچاره شده.
+یعنی میگی رمانتیک نیستم؟
_نخیرم اصلا اینطور نیست تو بر خلاف ظاهر مهربون و آرومت توی سکس خیلی خشنی ، قبول کن.
من با اینکه یه آلفام ولی هربار بعد از رابطمون تا یک روز نمیتونم از رختخواب بیرون بیام تو به این میگی رمانتیک!!!!!!+ملکه اجازه رو صادر کنن قول میدم رمانتیک باشم
_دیگه گولتو نمیخورمیونگی دستاشو آروم از روی شکم هوباری به سمت بالا کشید همزمان با بوسه های ریز پوست گردنشو قلقلک میداد.
هوباری چشماشو بست و سرشو از پشت روی شونه یونگی انداخت.
_هوم یونگیا خیلی نامردی، فهمیدی نقطه ضعفم بوسه های تحریک کنندته ازشون استفاده میکنی.
+من فقط قصدم لذت دادن به ملکمه.
هوباری که به خلسه ای شیرین فرو رفته بود با سکوتش اجازه پیشروی بیشتر رو به یونگی داد.
☆☆☆☆☆☆☆
تهیونگ زبونشو بیرون آورد و بدنشو تکون داد:دیدی نتونستی...گرگ در حالیکه نفس نفس میزد زوزه بلندی کشید.
ت:اوه اوه چقدر بده آلفامون اینقدر ضعیفه
گرگ خرناس بلندی کشید و اعتراضشو نشون داد.
VOCÊ ESTÁ LENDO
LOVE & HATE | MINV
Vampiroتهیونگ خون آشامی که به اجبار باید برای مدتی داخل قصر گرگینه ها زندگی کنه ! آیا نفرتش از گرگینه ها به عشق تبدیل میشه؟! نام فیک: عشق و نفرت ♠️♥️ کاپل اصلی: Minv 🌊 کاپل فرعی:namkook , sope 🌜 ژانر:فانتزی /خون آشامی/گرگینه/انگست/اسمات ⛔ نویسنده:لیلا 🔮