پارت ویژه

562 119 49
                                    

سلام قشنگای من
امیدوارم حالتون خیلی خوب باشه
اول از همه ممنونم بابت تک تک نظراتتون خیلی بهم انرژی دادین
لیلا خیلی دوستتون داره💖🥰
اینم یه پارت ویژه مخصوص شما
البته خیلی خوب نشد ولی تمام سعیمو کردم امیدوارم دوسش داشته باشید.

☆☆☆☆☆☆☆☆

توی اتاقش در حال قدم زدن و فکر کردن بود. بالاخره باید راهی پیدا میکرد.
با صدای در از افکارش بیرون اومد.
در باز شد و جین وارد اتاق شد.

سمت میزش رفت، سیگار برگ رو از داخل جعبش بیرون آورد.
جین همینطور که بهش نگاه میکرد روی صندلی نشست.

_کلافه ای
پک اولو به سیگارش زد:آره دارم دیونه میشم. هر طور شده باید راضیشون کنم اصلا نمیفهمم چرا باید بچه داشته باشیم.

_مثلا یه عمر توی قصر بزرگ شدی بدون فرزند یک امپراطوری بی معنی میشه وقتی جانشین نداشته باشی هر کسی میتونه بهت خیانت کنه و جاتو بگیره
اینطوری هیچ حکومتی دووم‌ نمیاره.

+کاش تهیونگ امگا بود.
_ جین ریز خندید.
+حرفم خنده دار بود؟
_نه ولی اگر یک دقیقه آروم بشینی و به حرفام‌
گوش بدی شاید تهیونگ امگا بشه.

+بدترین وقتو برای شوخی کردن انتخاب کردی اگر کار مهمی نداری میشه تنهام بزاری؟
جین با دلخوری بلند شد:باشه میرم منو باش که به فکر دوستم بود و میخواستم بهش کمک کنم.

+صبر کن حالا چرا زود قهر میکنی؟
جین با چشم غره نشست.
جیمینم روبه روش نشست.

+خب میشنوم
_تو و تهیونگ همدیگر خیلی دوست دارید هیچکدومم حاضر نمیشید با کس دیگه ای بخوابید و بچه بیارید درسته؟

+هوم
_چیزی که میخوام بهت بگم هنوز ازش مطمین نیستم ولی امیدوارم جواب بده.
ببین من یه سری تحقیقات انجام میدادم روی یه دارو که برای درمان نازایی امگاها بود.
روی اونا تاثیر خوبی داشت و اکثرا بعد از یک دوره درمان باردار میشدن.

چند وقت پیش یه بتا پیشم اومد و ازم درمورد
اینکه میتونه بچه دار بشه یا نه سوال کرد.
هممون میدونیم که بتاها بچه نمیارن ولی اون بتا عاشق یه آلفا شده بود و فقط به خاطر بچه، داشتن از هم جدا میشدن.

من با تردید تصمیم گرفتم اون دارو رو بهش تجویز کنم و با کمال تعجب دیدم دارو روش جواب داد الان اون بتا ۵ ماهه بارداره و بدون مشکل داره بچه رو داخل شکمش بزرگ میکنه.

ابروهاشو درهم کشید و به فکر فرو رفت:خب اینایی که میگی چه ربطی به من و تهیونگ داره؟

_ من میخوام این دارو رو روی تهیونگ امتحان کنم.
+چی؟!!!! حتما از جونت سیر شدی جرات داری اینو جلوی خودش بگو

_اشتباه نکن من قرار نیست بهش بگم اینکارو تو انجام میدی و اگر زنده موندی بعدش قراره من درمانو شروع کنم همین.

Yayımlanan bölümlerin sonuna geldiniz.

⏰ Son güncelleme: Dec 15, 2023 ⏰

Yeni bölümlerden haberdar olmak için bu hikayeyi Kütüphanenize ekleyin!

LOVE & HATE | MINV Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin