part 1

5.2K 772 93
                                    

هزاران سال پیش قبل از اینکه حتی خون خالص ها هم چند رگه باشند، پیشگو های خالص پیشگویی ای کردند.پیشگویی ای مبنی بر تولد کودکی که بر خلاف طبیعتی که باید داشته باشد قوی است و میتواند تمام تاریکی را از بین ببرد .اما از طرفی هم میتواند تاریکی را بر تمام جهان حاکم کند.کودکی زاده شده از نورو تاریکی ،پاکی و پلیدی.کسی که میتواند بر خدایان نیز فرمانروایی کند.

                   
Jk pov
واقعا نمی‌فهمم چرا همه اصرار دارن برم بدرقه کسی که تو کل ۱۶سال زندگیم یه بارم ندیدمش.خب پسر جینی هست که هست خودش نیست که من بخوام از خواب و تخت نازنینم دل بکنم تا برم یه آلفای رو اعصاب رو ببینم.میدونم تا حالا ندیدمش ولی خب اون یه الفاس و در نظر من که به شدت از آلفاها بدم میاد تنها الفاهایی که خوبن مونی و هوبی و بابامن ولاغیر.

جیمین:عزیزم می‌دونم دوست نداشتی بیای ولی اون پسر عموته که بعد سالها برگشته به مادریانا پس به خاطر عموهاتم که شده باید بیای تو که نمیخوای از دستت ناراحت شن؟
کوک :ددی باور کن تنها دلیلی که حاضرم بیام بدرقه یه آلفا جین هیونگ و نامجون هیونگن.

خب بیخیال اون احمقی که نمیدونم اسمش چیه.
من کوکم ،مین جانگ کوک یکی از شاهزاده های مادریانا که تمام اطرافیانم به شدت مراقبمن. ۱۶سالمه و از شانس فوق العادم دو سال زود تر وارد هیت ماهانم شدم .البته هیتم به شدت نامنظمه و برخلاف بقیه امگا ها جای اینکه نیاز جنسیم بالا بره بدنم در حد مرگ درد میگیره. به خاطر همین والدینم دیگه نذاشتن مثل قبل برم بیرون از قصر.
با وجود امگا بودنم آلفا ها هیچ جوره نمیتونن کنترلم کنن که خب فکر کنم به خاطر والدینم باشه آخه من یه چند رگه خون آشام ،الهه،گرگینه،جادوگر و پریم.یجورایی هر چی موجود تو دنیا بوده یه رگش تو من هست.
جیو نونا میگه که این فوق العادس و من باید خوشحال باشم ولی من فقط حس یه موجود عجیب الخلقه بهم دست میده که معلوم نیست چیه.
یونگی:کوکی پسرم نمیخوای پیاده بشی؟رسیدیم.
کوک:عه ببخشید داشتم فکر میکردم حواسم نبود که رسیدیم.
از ماشین پیاده شدم و به سمت فرودگاه رفتیم تا جناب آلفای احمق رو ببینیم.البته فرودگاه که میگم منظورم مثل دوران باستان نیست .خب اینجا یه مکان پر از پورتال هایی هست که به مکان های مختلف وصله و الآنم ما جلوی پورتالی که به دریا وصل میشه وایستادیم چون انگار اون یه مدت رفته بوده پیش پری های دریایی.
جیمین:عه کوکی نگاه کن اوناهاش اون تهیونگه 😍

........................................................................دوستان پارت اول داستان هست و اینکه امیدوارم اگر سوالی یا ایرادی داشت بگین .ممنون از همراهیتون.

Dark lightWhere stories live. Discover now