part 14

2K 391 26
                                    

Tae pov
صبح که پاشدم دیدم کوک تو بغلمه و سرش رو گذاشته روسینم.میدونم اگر ببینه این وضعیت رو ناراحت میشه پس بدون اینکه بیدارش کنم گذاشتمش رو تخت و بلند شدم رفتم حموم.
از حموم بیرون اومدم که دیدم بیدار شده و صبحونه درست کرده.
ته:سلام صبح بخیر.
کوک:سلام صبح تو هم بخیر.بیا صبحونه.
لبخندی زدم و رفتم سر میز نشستم.داشت از آشپزخونه خارج میشد.
ته:کجا میری ؟
کوک:میرم حموم.
ته:مگه صبحونه نمی‌خوری تو؟
کوک:نه من کلا صبحونه نمی‌خورم.
با این حرفش اخمی کردم و دستش رو گرفتم:بیخود بیا صبحونتو بخور ببینم.
کوک:خب نمیخوام بخورم کلا نمی‌خورم.
ته:مهم نیست از الان به بعد میخوری.
کوک:چرا اونوقت؟
ته:چون من میگم.
کوک:اونوقت تو کی ای؟
ته:هیونگی که دوسال ازت بزرگتره.حالا هم بشین بخور. با من بحث نکن بچه.
Kook pov
بعد از اینکه به زور تهیونگ صبحونه خوردم رفتم حموم و حاضر شدیم تا بریم سر کلاسامون.
بعد اینکه تیپ زدنم تموم شد رفتم پیش تهیونگ که دیدم تیپامون یه جورایی ست شده. ولی چیزی نگفتم.
کوک:هیونگ من حاضرم بریم.
ته:اوکی بزن بریم.
دوتایی رفتیم بیرون .تو راه ساختمون مدرسه بودیم.
ته:کوک قراره اول بریم پیش مامانم برنامه ها و اینارو بگیریم بعد بریم سر کلاس.رسیدیم به مدرسه توراه دفتر مدیر بودیم که اتفاقی که نباید افتاد.
........................................................................
دوستان استایل کوک که ست شده بود عکس همین پارت هستش.
دیدین وارد هیت نشد😂😂😂
دوستان پارت عکس ها هم قبل از پارت ۱۳قرار داده شد.

Dark lightWhere stories live. Discover now