13.یک طرفدار واقعی

1.1K 318 26
                                    

هونهان لاورا بشتابید :)

لوهان نفهمید که یک هفته براش چطور گذشت.هربار که رئیس چوی سراغ امضا رو ازش میگرفت به بهانه های مختلف میپیچوندش تا بتونه بره و یه امضای جدید از اوه سهون بگیره.تو اینترنت درمورد شیوه ی برگزاری کنسرت های سهون خونده بود که در آخر کنسرت یکسری افراد میتونن برن و با آیدل محبوبشون عکس و امضا بگیرن.

از اونجایی که بلیط لو و بیول هم وی آی پی بود احتمالش خیلی کم بود که دست خالی برگرده.حتی اگه خودش هم نمیتونست بره جلو و امضا بگیره مطمئن بود که بیول میره و امضا رو میگیره.

بیول خودش گفته بود امضا زیاد براش مهم نیست و حتی اگر امضا هم بگیره داوطلبانه قاب میکنه و تو رستوران نصبش میکنه.اون فقط براش مهم بود بره کنسرت و عکس و فیلم از کنسرت و یا حتی خود اوه سهون بگیره و به دوستاش پز بده.

چندباری هم با لوهان خیالپردازی کرده بودن که مثل سریالای کیدراما مثلا تو کنسرت اتفاق عجیب غریبی بیوفته و مسیر بیول و سهون بهم گره بخوره و در آخر یک سناریوی هپی اند با بیول تو لباس عروس و سهون تو کت و شلوار دامادی داشته باشن.

هرچند تصور خیلی کودکانه ای بود اما تونسته بود یک هفته بیول رو سرحال نگه داره.خود لو هم از بابت کنسرت خوشحال بود.قرار بود با لیام ویدیوکال بگیره و کنسرت به صورت لایو برای برادرش پخش شه.

لو نمیدونست ولی ظاهرا لیام طرفدار دو آتیشه ی سهون بود و تمامی آهنگ هاش رو داشت و حفظ بود.
حتی چندتاشون رو هم براش فرستاده بود تا گوش بده و حفظ کنه تا بتونه تو کنسرت با سهون هموخوانی کنه.

آخه از نظرش خیلی زشت بود که یه طرفدار که تو بخش وی آی پی کنسرت رو تماشا میکنه آهنگ ها رو بلد نباشه.لیام کوچولو خبر نداشت لو در اولین برخورد سهون رو با یکی دیگه اشتباه گرفته و گند اصلی رو اونجا زده.اما زیاد هم مهم نبود.تا وقتی جای اون امضا پیش لو امن میبود چیز دیگه ای مهم نبود.

بک اون روز صبح برای یک ماموریت کاری به ژاپن رفته بود و خبری ازش نبود.تا جایی که شنیده بود یه جلسه ی رقابتی بود که برد در اون جلسه خیلی برای بک و کیونگ مهم بود.امیدوار بود بک برنده شه و خوشحال برگرده سر کار چون در طول یک هفته ای که بک سرش شلوغ بود و نتونسته بود بیاد رستوران به معنای واقعی کلمه پاره شده بود از شدت فشار کاری.

از صبح بیول هزارتا عکس براش فرستاده بود و پرسیده بود کدوم یکی از لباسا برای کنسرت بهتره؟

تازه هردوم از آهنگ های سهون رو هم بیش از ده بار پلی کرده بود و صداش تو کل آشپزخونه پخش میشد.

با خنده برگشت سمت بیول و گفت:بخاطر خدا بس کن بیول.تا دو ساعت دیگه میری همه ی این آهنگ ها رو زنده میشنوی برای چی انقدر از الان داری گوششون میدی؟

Infernal company [Completed]Where stories live. Discover now