16.نابودی مدرک جرم

1.2K 326 22
                                    

با صدای مشت های محکمی که به در اتاق میخورد چشماشو به بدبختی باز کرد.

انگار تریلی از روش رد شده بود.دستاش و پاهاش و کمر و گردش به شدت درد میکرد.

البته همه ی این درد ها درمقابل سردرد شدیدی که داشت هیچی نبود.اون مشت هایی که به در میخورد انگار تو سرش میخورد چون با هر یه صدایی که ایجاد میکرد سردرد افتضاحش تشدید میشد.

_زهرمار.

صدای داد کیونگ از پشت در اومد.

_بیون بکهیون.میدونم اون تویی.یا باز میکنی یا در رو میشکونم.

از جاش بلند شد و نشست و اون لحظه بود که آه از نهادش بلند شد.

پایین تنش به شدت درد میکرد و همین درد کوفتی چشماشو تا اخرین حد ممکن باز کرد.
دیشب چه غلطی کرده بود؟با...با پارک چانیول...رئیسش...رئیس کمپانیه pcy بزرگترین رقیب کمپانیه پدرش...با اون مرد یخی و مضخرف...خوابیده بود؟

صدای داد کیونگ بلند تر شد.

_یا.بکهیون اون داخل مردی؟در رو باز کن بیشعور که از دیروز عصر بخاطرت یه ثانیه هم آرامش ندارم.یاااااا

تند از جا پرید و سرگیجه ی مضخرفی که باعث شد تلو تلو بخوره هم نتونست مانعش بشه.لباساش هرکدوم یه گوشه ی اتاق افتاده بود.سریع برشون داشت و لباس پوشید.

پیراهنش پاره شده بود و جسدش وسط اتاق پهن بود.اتفاقات مثل فیلم از جلوی چشمش گذشت.

چانیول لباس رو تو تنش پاره کرده بود.

پوزخند حرصی ای زد و گفت: هه مرتیکه ی وحشیه هورنی.

برگشت و به تخت آشفته ی مقابلش نگاه کرد.انگار بمب وسطش ترکیده بود.

خبری از پارک نبود.در حالت عادی باید عصبانی میشد که پارک ولش کرده و رفته.انگار که هرزش باشه و بعد از انجام وظیفش دیگه نیازی بهش نداشته باشه.ولی الان بینهایت ازش ممنون بود چون محض رضای خدا...

اگر کیونگ چان رو تو تختش میدید هیچ توجیحی نداشت که رئیسش دقیقا به چه دلیلی لخت رو تختش گرفته خوابیده.

با بدبختی سمت در رفت و در رو باز کرد.

به محض باز شدن در کیونگ خودش رو پرت کرد داخل اتاق و دو تا بازوشو تو دست گرفت و با نگرانی از فرق سر تا نوک پاش رو برانداز کرد.

_چه خبرته سر صبحی داد و بیداد راه انداختی؟

_حالت خوبه؟چیزیت نشده؟

_مردم.نمیبینی؟

یکهو چشمای نگران کیونگ از عصبانیت سرخ شدن و منفجر شد

_پسره ی کله خر.کدوم گوری رفتی دیروز ها؟چرا هرچی بهت زنگ میزدم جواب ندادی؟دیشب تا کی بیرون بودی؟کی برگشتی ها؟

Infernal company [Completed]Where stories live. Discover now