My Lollipop (آبنبات چوبی من)

part38

به چهار راه رسیدم که نور زیادی از سمت راست باعث شد برگردم....پاهام به زمین میخ شده بود و صدای بوق اولین چیزی بود که بعد اون سکوت گوشمو کر کرد و بعد چند لحظه به زمین خوردم؛دستم و حس نمیکردم از دردش جون تکون خوردن نداشتم حس اون مایع گرم روپیشونیم حالمو بدتر میکرد ولی بخاطر صدای های اطراف چشامو باز کردم،که....ای کاش....ای کاش هیچ وقت باز نمیکردم، ماشین روبه روم شیش با خون یکی بود و جسم بی جون یه فردی جلوش، میخواستم سمتش برم ببینم کیه ولی درد تو سرم اومون نداد و چشمای سنگینم روی هم افتاد.

جین:

پشت فرمون میخ صحنه روبه روم بودم ، همه چیز طی یک دقیقه اتفاق افتاد، در ماشین و باز کردم و به قدمای بی جونم سرعت دادم و سمت جسم بی جون جلوی ماشین رفتم ، کنارش رو دو زانو افتادم که زیر زانوهام گرما و لجزی خون و حس کردم باعث شد چشمام دودو بزنه، برگشتم سمت اون یکی جسمی که اون طرف تر روی زمین بود، نگاهم بینشون تو گردش بود نمیدونستم کدوم سمت برم ؛ بعد چند لحظه صدای آژیر امبولانس اومد و هر دوشون رو توی ماشین گذاشت، به سرعت خودمو کنارشون جا دادم؛ تازه به خودم اومده بودم که چی شده، نتونستم جلوی اشکامو بگیرم، تنها کاری که از دستم بر میومد گرفتن دستاشون تو دستام بود.

جیهوپ:

با عجله اومدم دنبال میا برم که یکی از پشت محکم موهای کوتاهمو توی دستاش گرفت:

جی‌آیون: کجا با این عجلههه.

برگشتم محکم یکی زدم زیر دستش و پرتش کردم اونور:

جیهوپ: کاره خودتو کردی ارهههه خیالت راحت شددد...(انگشتمو تحدید وار تکون دادم) فقط دوست دارم یه تاره مو از سرش کم بشه خودتو خونتو به آتیش میکشم؛ همه چیزشو که گرفتی دیگه نمیخوام اسمی ازت بشنومم ( با دست محکم سرشو هُل دادم که محکم به دیوار پشتش خورد) چه برسه به دیدن قیافه نحست فهمیدی یا نه؟

با ترس سرشو تکون داد و منم به سرعت دوییدم نمیدونستم کجا ولی به سمت راهی که قلبم نشونم میداد رفتم، با دیدن جمعیتی که جمع شدن ته دلم آشوب شد با استرس رفتم جلو تا ببینم چه خبره که لحظه بسته شدن در ماشین و دیدن چهره جین که پر از اشک بود و دیدم؛ سریع برگشتم به پشتم نگاه کردم که رو شیشه ماشین جای خون بود و اونطرف ترم روز جدول خون کمی ریخته شده بود، کلی اتفاق از تو ذهنم رد شد ولی همرو پس زدم و نشستم پشت ماشبن هیونگ که کمی عقب تر پارک بود.

وارد بیمارستان که شدم بوی الکل مشاممو پر کرد که باعث شد پیچش بدی توی دلم به پا بشه.
رفتم جلو و دستمو رو شونه جین گذاشتم و با صدای گرفته بخاطر داد زدن هام تو خونه جی‌آیون:

جیهوپ: هیونگ......کی..کی..تصادف کرده.

اینو که گفتم جین محکم شونه هامو بغل گرفت و بلند زد زیر گریه: