part79

279 42 47
                                    

+( جدی)جیهوپ.
جیهوپ: جانم.
+(با لکنت) میگم...بیا جداشیم.

دستش که توش لیوان بود کنار لبش خشک شد؛ دوبار پشت هم پلک زد:

جیهوپ: چ.....چی؟

چشممو بستم و به سختی خواستم تکرار کنم که با دادش حرفمو قورت دادم و فقط دستمو روی گوشای اون‌وو گذاشتم:

جیهوپ: دوباره زد به سرت؟
+(زیر لب) آروم.
جیهوپ:( خنده هیستریکی کرد) اروم؟ هر چرت و پرتی به ذهنت میرسه رو میگی بعد میگی اروم؟

از صدای دادش بیرون اتاق تماما سکوت بود:

+(با زبونم لبامو تر کردم) من که چیزی نگفتم الکی شلوغش میکنی!
جیهوپ:( با غیض اومد تو صورتم  و لیوان دستشو کوبید رو میز و کنارم/ از بین دندونای چفت شدش) چیزی نگفتی؟...که اینطور...

خواست چیزی بگه که جین از پشت شونشو گرفت کشید سمت خودش:

جین:( با اخم) چیه الکی داد و بیداد میکنی( به اون‌وو که تو بغلم از ترس مچاله شده بود اشاره کرد) نمیبینی بچه از صدای دادت بیدار شده ترسیده.( برگشت سمت در که جیسو و گین با قیافه ناراحت و شوک زده ایستاده بودن/خیلی جدی و با اخم) جیسو بیا اون‌وو رو ببر.

جیسو بدو بدو رو پنجه پا سمتم اومد اون‌وو رو از بغلم گرفت چسبوندش به سینش که اون‌وو درجا دستاشو دور گردنش حلقه کرد؛ با یه نگاه نگران رفت بیرون:

جیهوپ: الکی؟ چرا شماها این چیزا رو الکی میبینین؟ ( با دستش منو نشون داد ولی نگاهش تو صورت جین بود) حرفشو مزه مزه نمیکنه بعد به زبون بیاره.
جین:( با همون اخم نگام کرد) میا بهت گفتم این بحث و نکش وسط اخر کار خودت و کردی؟




در نیمه باز کامل باز شد و شوگا در حالی که کلاه روی سرشو بر میداشت اومد تو:

شوگا: این چه قیافه هاییه؟

جیهوپ با شنیدن این حرفش کلافه دستی بین موهاش کشید و برگشت سمت پنجره و جین به معنی صبر کن دستشو گرفت سمتش و رو به من ادامه داد:


جین: مطرح کردن همچین چیزی کاملا بی منطقه، اصلا ازت انتظار نداشتم بخوای بزنی زیر قولی که دادی.
+(با بغض کنترلش شده تو گلوم) نمیشه.... ینی نشد( رو مو کردم سمت جیهوپ و از شونش گرفتم برشگردوندنم سمت خودم) تو چشمام نگاه کن....( با همون اخمش برگشت سمتم) خوب نگاهم کن(یکم مکث کردم) میدونی خوب میتونم از چشمات راست و دروغ حرفات و بفهمم...( با بغض قوی شده و اشکای جمع شده تو چشمام اب دهنمو قورت دادم) پس بهم راستش  بگو............تو بچه‌ای از وجود خودت نمیخوای؟
جین: این الان....
+(بدون گرفتن نگاهم از چشماش دستمو به معنی سکوت گرفتم سمتش) جین لطفا.... میخوام خودش بگه...( اروم تر) میخوام ثابت کنم که فقط من نیستم.‌....... خب جوابمو ندادی!( با اشکایی که حالا بی صدا و کنترل نشده صورتمو خیس میکردن و صدایی لرزون/ لبخند درد ناکی زدم) نگو نمیخوای که باور نمیکنم....دارم نگاهتو به جیمین و جیون میبینم...( دوبار زدم رو شونش) دکتر جانگ نمیتونی واقعیت دلتو پشت این صدای بلندت پنهون کنی...( بغض سفت شده تو گلومو با درد قورت دادم) دوست دارم....خیلیم دوستت دارم.....تمام حرف منم بخاطر اینه که دوست دارم و نمیخوام کنار من بودن مانع رسیدن به داشتن فرشته‌ای از وجود خودت باشه.


My Lollipop                                           (آبنبات چوبی من)Where stories live. Discover now