گین:( با اسنک دستش پاشد سمتم اومد) بیا انقدر غر زدی زود حاضر بشین خودت دیر تر از همه اماده شدی.
+(شونه رو روی موهام کشیدم و از پشت میز پاشدم) خیلی پروییااااا نصفه شب کیبود جیون و گذاشت پیش من با بقیه رفت بیرون؟
گین:( یکم نگام کرد و برگشت دوباره نشست رو تخت) بچم خواب بود اون موقع.
+(چشم غرهای بهش رفتم) نخیرم با بوس محکم همسرگرامیتون بیدار شد تا خوده صبح با اونوو بیدار بودن( به تخت اشاره کردم) الانم فارغ از همه چیز خوابن.
چهرین:( با خنده زد به شونه گین) راست میگه بابا برو خوشحال باش میا نزده نصفت کنه.
جیسو:( اومد از شونم گرفتم برد سمت در) بیا ما دوتا بریم اینا هر وقت خواستن بیان گوشیم سوخت بسکه یونسو زنگ زد.کیفمو برداشتم و اول سمت جیهوپ که تو تراس با جین و شوگا نشسته بود رفتم:
+هوپی دارم میرم بیرون ( تخت و نشون دادم) اونوو و جیون خوابن الان جیمینم میفرستیم اینور.
جیهوپ:( با یه لبخند گنده رو لبش پاشد سمتم اومد دستشو انداخت دور گردنمو و دست دیگشتم تو جیبش بود و منو با خودش تا دم در همراهی کرد) اصلا نگران نباش حواسم هست با خیال راحت خریدتونو بکنید.( اینو گفت و بوسهای روی شقیقم گذاشت)چهرین و گین باقیافه های توهم نگامون میکردن که باعث خنده جیهوپ شد:
جیهوپ:( سرشو اورد کنار گوشم/با خنده) یجوری نگاه میکنن انگار خودشون پارتنر ندارن.
+(دستشو سفت توی دستم فشار دادم) ولشون کن اینا اصلا ادمیزاد نیستن( رو هوا بوس فرستادم و سمت در رفتم) فعلا..چیزی خواستی زنگ بزن.با جیسو که کنار در منتظرم بود سمت اسانسور رفتیم و سر راهمون به قیافه چهرین و گین میخندیدیم، برگشتم سمت گین:
+جای این قیافه گرفتنا پاشو برو شوهرتو صدا کن بره پیش جیون گناه داره بیدار بشه بهونه میگیره.
گین: ( دهنشو با اسنک پر کرد و ظرفشو داد دست چهرین و سمت اتاقشون رفت) اره بچم.
جیسو:( کنارم منتظر رسیدن اسانسور) فردا برمیگردیم اره؟
چهرین: اره....خیلی زود گذشت نه؟
+نه عادی بود.
چهرین: برای من زود گذشت.
جیسو: برای منم تقریبا عادی بود.( دستی تو صورتش کشید) برگردیم دقیقا دو ساعت بعدش سه تا عمل دارم.
+ خب میخوای نریم بمونی یکم استراحت کنی؟
جیسو:( با لبخند دستشو روی شونم گذاشت) نه نه...( برگشت به پشتمون نگاه کرد که گین بعد ماچه بوسه های ضایشون از جیمین جدا میشد) البته اگر بعضیا لفتش ندن.
گین:( با لپای گلی و خندون) خب بریم.سه تایی نگاه بهم کردیم، همون موقع اسانسور رسید، بعد با تک خنده رفتیم تو.
*********************************************
با خریدای دستمون سمت یه کافه رفتیم تا یه چیزی بخوریم:
پیشخدمت: چی میل دارین؟
جیسو: وافل توتفرنگی با شیر داغ.
چهرین: دمنوش گل سکهای با شیرینی مغز دار.
گین: بستنی فصلی.
+ آیسامریکنو و وافل کارامل و کره.
یونسو: کروسان شکری و شیک موز.
YOU ARE READING
My Lollipop (آبنبات چوبی من)
Fanfictionمیا یه دختری که نمیتونه به راحتی باهمه ارتباط بگیره... دقیقا نقطه مقابل اون گین.... صمیمی ترین دوستش؛ که حالا با اسرار همون مجبور به رفتن یه مهمونی میشه که از اون به بعد زندگی روی دیگه خودشو بهش نشون میده... دارای دو فصل که پشت هم آپ میشن. فصل اول:...