خیابان نود و یکم

4.4K 815 2.4K
                                    

این چپتر طولانی ترین و پر حاشیه ترین چپتر داستانه!لطفا کسایی که حالت روحی پایداری ندارن ترجیحا خوندن این قسمتو به آینده موکول کنن!

********************

"هری من خونه ام!کجایی؟"

"هری شام چی دوست داری سفارش بدم؟"

"هری دوست داری چه فیلمی ببینیم؟"

"هری میخوای امروز بریم بیرون بچرخیم؟"

"هری میزاری موهاتو برات کوتاه کنم؟"

"هری میخوای امروز با هم آشپزی کنیم؟"

"هری دوست داری برات کتاب بخونم؟"

هیچکدوم از این سوال های لویی جوابی نداشت.گوش های لویی دیگه حتی یکبار هم صدای هری رو نشنیدن.
یکی دو روز اول لویی فقط نگران هری بود که نکنه افسردگیش داره برمیگرده (و اینبار حتی شدیدتر) ولی با گذشت روز ها پشت سرهم کم کم داشت از کوره در میرفت.

خیلی سعی کرد خودشو قانع کنه که با هری پرخاشگری نکنه و سرش داد نزنه که مبادا حالش بدتر بشه اما از دست رفتار هاش کلافه شده بود.هری درست شده بود عین بچه ها...نه غذای درست حسابی میخورد نه حاضر میشد کاری انجام بده.هیچ حرفی هم نمیزد.هری اصلا مراعات لویی رو نمیکرد و لویی فکر میکرد همین روزاست که دیگه عقل شو از دست بده.

"هری من کلاسم دیر شده!"
همینطور که کتاب شو می چپوند توی کیفش از پله ها پایین دوید.
"آماده باش که شام بریم بیرون اوکی؟"
سعی کرد لبخند بزنه و اومد جلوی هری ایستاد.هری چند روزی میشد که اصلاح نکرده بود و ته ریش هاش داشتن به ریش تبدیل میشدن و موهاش هپلی بود ولی لویی لب و لوچه شو کج نکرد.فقط آهی کشید و گونه ی هری رو بوسید.
"قبول؟؟"

هیچی...

لویی حس کرد که از یه حجم ابر نامرئی ساخته شده وگرنه اینهمه بی ملاحظگی از طرف هری اصلا منطقی نیست.
لب شو گاز گرفت و یکمی بلندتر گفت:
"قبول؟!"

اینبار هری روشو برگردوند.لویی نفس شو عصبی داد بیرون.
"میدونی اگه یبار روز منو خراب نکنی هیچ اتفاقی نمیوفته،هان؟"

چهره ی هری کاملا خونسرد بود.انگاری نه چشماش میبینه نه گوشاش میشنوه!

"اصلا ولش کن"
لویی زیر لبی گفت و از هری دور شد تا از خونه بره بیرون.تا رسیدن به دانشگاه عصبانیت شو سر پدال های گاز و ترمز خالی کرد و گرچه اینهم آرومش نکرد.از محوطه که عبور میکرد تا بره سمت ساختمون موبایلش شروع کرد به زنگ خوردن.

"نیک؟"

"هی لویی،چه خبر؟"

"اگه از خبر منظورت منم که هنوز دارم با مزخرفات استادام سر و کله میزنم و اگه فقط به خاطر هری زنگ زدی باید بگم هنوز حرف نمیزنه!"

Wanna be yours [l.s]Where stories live. Discover now