05

1.2K 244 131
                                    

چپتر پنجم - سایمون کال

انگشتهاش رو روی رگال تیشرت‌های زیر دستش کشید و نگاه اجمالی بهشون انداخت. کمی بعد بیخیال تیشرت‌ها که دخترونه بودن و به کارش نمی‌اومدن شد و سمت دیگه فروشگاه رفت.

بین فروشنده‌هایی که به مشتری‌ها سرویس میدادن دنبال دختر موبلوندی گشت. با دیدنش که پشت کانتر ایستاده بود و هزینه خرید مشتری ها رو حساب میکرد به اون سمت حرکت کرد و نگاه گذرایی به لباسهای سر راهش انداخت.

با حس لرزیدن رون پاش از حرکت ایستاد و تلفنش رو از جیب جلوی شلوارش بیرون کشید. تماس رو وصل کرد و تلفن رو روی گوشش گذاشت.

-جانی؟

اسم مرد پشت خط رو به زبون اورد و صدای جدی جاناتان بالافاصله توی گوشش پیچید که ازش میپرسید کی میرسه!

-شام بگیرم میام.

کوتاه جواب داد و توی صف کسایی که منتظر حساب شدن خریدشون توسط دختر فروشنده بودن ایستاد.

-برد رسیده؟

وقتی جانی دوباره تعداد پیتزاهایی که قرار بود بگیره رو بهش گوشزد کرد بی‌هوا پرسید و لحظه‌ی بعد به این فکر کرد که واقعا نیاز نبوده همچین چیزی رو الان بپرسه...
هر چند ممکن بود مکالمه کوتاهی که با پلگرینو داشت و در مورد برد و خانم پایپر بود باعث شد بخواد از سلامت اون پسر مطمئن بشه.

چند ثانیه بعد با گفتن یکی دو کلمه دیگه به تماس پایان داد و تلفن رو توی جیبش برگردوند.

با جلوتر رفتن صف، نگاه دختر فروشنده خیلی اتفاقی روش نشست اما خیلی سریع مسیر نگاهش رو به زن طرف دیگه کانتر داد و لبخندی روی لبای سرخش نشوند.
دو دقیقه بعد با پیشروی صف، مقابل دختر موبلوند ایستاد و دست چپ تتو شدهاش رو روی کانتر گذاشت.

-چه کمکی از دستم برمیاد؟

دختر نگاهش رو چند ثانیه روی مچ دستش نگه داشت و بعد از گرفتنش با خوشرویی پرسید.

زین که تازه متوجه میشد چیزی رو با خودش نیاورده تا به دختر فروشنده بده نگاهش رو روی هودیهایی که پشت سر دختر اویزون بودن چرخوند.

-از اون مدل...چهار سایز مختلفش رو میخوام...سایز کوچیکش رو بنفش بذار بقیه رو مشکی.

به هودیهای رنگی که نوارهای سفید داشتن اشاره کرد و انگشتاش روی کانتر شروع به ضرب گرفتن کردن.
دختر سری تکون داد و بدون اینکه چیز بیشتری بپرسه (چون اصلا لازم نبود) هودی هایی که میخواست رو توی پاکت خرید بزرگی گذاشت. هزینه رو حساب کرد و فیش کاغذی که از دستگاه روی پیشخوان درمی اومد رو دراورد. فیش رو به دستش داد و زین بعد از نگاه کردن به مبلغش کیف پولش رو از جیب پشتی جینش بیرون کشید.

My Mysterious Bodyguard (S1&2)Where stories live. Discover now