Part : 67

660 120 25
                                    

: مین یونگی برای دادگاه حاضری !؟
..................

: مین یونگی ، متهم به قتل مین یونگ هه و بیست شهروند ، رفتار های خشونت آمیز و تجاوز به ملک های شخصی ، آیا مدرکی برای دفاع از خود دارید !؟

: بله داریم .
وکیل یونگی با صدای رسا گفت و از روی صندلی بلند شد .
: من جانگ هوسوک ، افسری که مین یونگی رو بازداشت کرد را به جایگاه فرا می خوانم .

لحظه ی استرس زایی برای یونگی بود .
نگاه همه افراد حاضر توی دادگاه رو به خودش حس میکرد .
سرش رو پایین انداخت و مشغول بازی ناخوناش شد .

: آقای جانگ آیا قسم می‌خورید در زمانی که در دادگاه حضور دارید راست بگویید و جز حقیقت کلامی نگید !؟

: بله قسم میخورم .

: آقای جانگ ، درسته که شما مین یونگی رو در تاریخ سیزده نوامبر در انبار متروکه ی فراست بازداشت کردید !؟

: بله

: میتونید جزئیات بیشتری از اون شب بگید !؟

: عاممم بله ... خب ... هوا سرد بود و بارون میومد . من به همراه پنج تا از افرادم به سمت انبار رفتیم که صدای فریاد شنیدیم ..... در همون لحظه داخل یکی از انبار ها پیداشون کردیم . جسد پارک جیمین در کنار یونگی بود و پشت سرش جنازه ی مین یونگ هه به قتل رسیده بود .

: ما میدونیم یونگ هه توسط مین یونگی به قتل رسید ...پس... کی پارک جیمین رو به قتل رسوند ؟

: خب حدس ما اینه که مین یونگی و پارک جیمین قربانیان مین یونگ هه بودن .

: پس قربانی بودن
وکیل یونگی با صدای بلندی گفت تا تمام هئیت منصفه بشنون .

: ولی این دلیل نمیشه تا مین یونگی از تمام اتهامات عفو بشن !

: درسته عالیجناب ولی کمک می‌کنه تا مدت حبس کمتر بشه !

یونگی نیم نگاهی به جانگ کوک انداخت
و جانگ کوک هم با ابرویی که بالا انداخت اشاره کرد تا ساکت باشه

: خب این از قتل مین یونگ هه حالا چه مدرکی برای اثبات بی گناهی در قتل بیست شهروند دارید ؟!

وکیل نگاهی به یونگی انداخت
: تمام اون شهروندان آدم های کثیف و پست جامعه بودن .
و پرونده ای رو به دست قاضی داد .

: پرونده ی تمام اون شهروندان . همین طور که می‌بینید هیچکدوم سابقه ی پاکی نداشتن . قتل ، حمل مواد و خیلی چیز های شرم آور دیگه داخل پروندشون هست .

: ولی این شهروندان حقوقی داشتن و از نظر دادگاه بی گناه اعلام شدن .

: خودتون هم میدونید این غلطه !

: پس شما سعی دارید کار دادگاه رو زیر سوال ببرید !؟

: نه عالیجناب اصلا همچین قصدی ندارم .

: پس مدرک دیگه ای برای اثبات ندارید !؟

: نه متاسفانه
تن صدای وکیل آروم پایان اومد و به سمت یونگی رفت .

: خب .... هئیت منصفه تا یک ساعت آینده حکم رو اعلام میکنن. لطفا حضور به موقع داشته باشید .

.........

تنها توی بازداشتگاه نشسته بود و صدای باد پنکه زهوار در رفته گوش میکرد

خون بازی دستش دوباره شروع شده بود و کل آستینش خونی بود .

صدای تقی اومد و در بازداشتگاه باز شد

: افسر جانگ !
یونگی گفت و بلند شد .

: وقتشه یونگی . آماده ای !؟ مشکلی نداری !؟

: نه آقای جانگ ، من خوبم .

: پس بیا بریم .

.........

: مین یونگی ..... شما بدلیل قتل بیست و یک شهروند ، رفتار های خشونت آمیز و تجاوز به حداقل پانزده ملک شخصی به حبس ابد در زندان سمانگ محکوم شدید ...... ختم دادگاه .

Destiny |Minyoon| (Completed)Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora