Sinister Cock [SKZ.Ver]

part 29

تمام تلاشش رو برای توجه نکردن به نگاه های خیره و عذاب آور همکارش به کار برد و پیرهن قرمز رنگ نمایش رو با پلیور آبی نفتی تعویض کرد.
جلیقه‌ی قهوه ای رنگ رو داخل جا لباسی منظم کرد و به زن که هنوز بهش زل میزد نگاهی انداخت.
زن که موهایی به رنگ زیتونی داشت به محض برگشتن سر جیسونگ نگاهش رو پایین انداخت و خودش رو مشغول پاک کردن گریمش نشون داد.
- چیزی شده میی؟

زن که پنج یا شیش سالی بزرگتر از نقش اصلی نمایش به نظر میرسید، زیرچشمی سرتاپای همکارش رو برانداز کرد و با صدای ارومی پرسید.
+ نه. مگه قراره چیزی شده باشه؟

پسر کوتاه قد شونه ای بالا انداخت و کلاه پشمی رو تا روی گوش هاش پایین کشید.
- نه. حس کردم داری خیلی عجیب نگاهم میکنی. خب... من دیگه میرم! عصر بخیر!

زن زیرلب خداحافظی کرد و بعد از دور شدن پسر سرش رو به سمت آینه ی بزرگ اتاق تعویض لباس برگردوند.
+ اصلا بهش نمیومد اینطوری باشه!

پسر کره ای دستانش رو توی جیب شلوارش برد و درحالی که از خیابون اصلی بزرگ عبور میکرد با دیدن ماشین سفید رنگ انتهای خیابون خیس لبخند محوی زد. سرعتش رو بالا برد و بعد از پیاده روی یک دقیقه ای در ماشین رو باز کرد و بدون نگاه کردن به راننده سوار شد.
- ممنونم که اومدی! بریم؟

مرد بلندقدتر پشت فرمون چند ثانیه به پسر کنارش خیره شد و سپس ماشین رو روشن کرد.
+ روزت چطور بود عزیزم؟ حالت بهتره؟
جیسونگ دستش رو نزدیک بخاری روشن ماشین دوست پسرش برد و غرغر کرد.
- مینهو همه دارن بهم بد نگاه میکنن، انگار که همه چیزو میدونن. نمیفهمم چطوری اینقدر سریع اون فیلما پخش شده! خیلی میترسم.

مرد دستهاش رو توی سینه‌ش قفل کرد و بدون اینکه به جیسونگ نگاه کنه لب زد.
+ تعداد کسایی که پورن گی اونم از نوع بی دی اس امی توی چین میبینن واقعا انگشت شماره. مطمئن باش قرار نیست همه بفهمن ما چیکار کردیم جیس. نگران نباش عزیزم.
پسر کوتاه تر که هنوز قانع نشده بود برگه‌ی توی جیبش رو بیرون کشید و باز کرد.
- نمیدونم چرا اینجوری شدم. هربار که به تماشاگرا نگاه میکنم حس میکنم بیشترشون فیلممو دیدن و ازم بدشون میاد. نوع نگاهشون تغییر کرده. حتی همکارم باهام عادی رفتار نمیکرد!
+ نگران نباش عزیزم. ما اون فیلمارو پاک کردیم... شاید تعداد کسایی که توی چین دیدنشون به بیست نفرم نرسه. آدرسشو پیدا کردی؟

مینهو همون شب برای پاک کردن ویدیوها اقدام کرد و تونست به ادمینهای سایت ایمیل بده. چند ساعت بیشتر طول نکشید تا بالاخره تموم فیلمهایی که از جیسونگ و مینهو توی سایت قرار گرفته بود پاک شد و اکانتی که اونها رو اپلود کرده بود بن شد، اما این چیز زیادی رو تغییر نمیداد!
جیسونگ به رقم بازدیدهای میلیونی ویدیوهای خصوصی خودش و دوست پسرش فکر کرد و سرش رو در حالی که ناله میزد به داشبورد تکیه داد.
- شیش میلیون! شیش میلیون نفر فقط یکی از فیلمای کوفتیمونو دیدن مینهو! چهار تا فیلم با بازدیدای میلیونی ازمون پخش شده! این افتضاحه!
مرد بلندتر که نسبت به دوست پسرش آرومتر به نظر میرسید نیم نگاهی به جیسونگ انداخت. گرچه زمانی که هردو به واسطه ی برادر کوچیکتر مینهو متوجه پخش شدن فیلمهای خصوصیشون شده بودند، مینهو خیلی خمشگین تر بود، اما بعد از گذشت زمان و شکایت از سایت مربوطه و پاک شدن ویدیوها اعتماد به نفس و آرامش نسبیش رو پس گرفت.
حالا با از بین رفتن آنلاین فیلمها و تغییر نکردن رفتار همکارها، بیمارها و اطرافیانش میتونست به این باور که کسی اطرافش متوجه لو رفتن چنین چیز مهمی نشده، برسه!
+ فقط آروم باش. اشتباه کردی عزیزم. خب نباید لپتاپتو به یکی که اعتماد نداری میدادی. حالا که فیلما پاک شد و دوباره به اون سایت کوفتی بر نمیگرده لازم نیست اینقدر بترسی. نمیذارم کسی بهت آسیب بزنه، فقط بهم بگو اون آدرس کوفتیو از مدیر سالن کوفتی تونستی بگیری تا این قضیه‌ی کوفتیو برای همیشه تموم کنیم؟ الان فقط یه نسخه ازشون هنوز هست که دست اون حرومزاده‌ست!