سخنی با خوانندگان عزیز

2.2K 97 36
                                    

به پارت های آخر رمان رسیدیم و این آخر مصادف شد با تولد من ، همیشه ده مهر برای من یادآور روزهای خوب بوده روزهایی که با شادی و عشق گذشته.

اما بعد از جدایی روز تولد تبدیل به مرگ تدریجی شد تا اینکه تصمیم‌گرفتم رمان بنویسم و دریچه تازه ای به روی زندگی من باز شد دوستای زیادی پیدا کردم و آدم هایی رو دیدم و شناختم که حس های مشترکی داشتیم آدم هایی که احساساتشون با رمان من بروز پیدا کرد.

با این رمان خندیدین اشک ریختین عصبانی شدین و ساعت ها و روزها بهش فکر کردین.

برای همه ما شکست توی زندگی وجود داره چه دیر چه زود وارد مسیری خواهیم شد که موانع زیادی داره و بعضی وقتا این موانع آسونن و بعضی سخت.

گاهی میشه از این مسیر پیروز بیرون بیایم و گاهی شکست میخوریم

اما کی گفته شکست پایان زندگی ماست؟

معنای زندگی همینه وقتی شکستی وجود داشته باشه ما طعم شیرین پیروزی و آرامش رو بهتر درک میکنیم این شکست ها هستن که از ما آدم های بزرگ تری میسازن.

من به ۳۰ سالگی رسیدم و وقتی به پشت سرم‌ نگاه میکنم اتفاقات زیادی رو میبینم اتفاقات تلخ و شیرینی که زندگی من رو ساختن اما در این سن چیزای زیادی هم یاد گرفتم.

یاد گرفتم هر احساسی موقعیت خودشو داره یاد گرفتم رفتار من تاثیر زیادی بر اطرافیانم داره یاد گرفتم در هر شرایطی باید تصمیمات درست گرفته بشه حتی اگه به ضرر من باشه.

از شکست ها نترسین از مسیر سخت نترسین هیچ چیز ارزشمندی در زندگی به سادگی بدست نمیاد.

دهه ۲۰ تا ۳۰ سالگی مهم ترین سال های زندگی شما هستن و توی این دهه شخصیت و استقلال شما شکل میگیره و از نیروی جوانیتون برای رسیدن به هدف هاتون استفاده کنید.

برای همتون آرزوی سلامتی و شادی دارم و از همتون میخوام در کنار عزیزانتون زندگیتونو بسازین.

پارت های آخر رمان هم این هفته میذارم.

مهر ۱۴۰۰

#مسعود

...Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin