اولین تجربه اولین رویا

19.2K 229 3
                                    

#پارت15

واحد شماره هشت

تمام فکر و ذهنم به حرکات ارباب بود اصلا نمیتونستم پیش بینی کنم قراره چه اتفاقی بیفته منو به پشت خوابوند و دستامو برد بالا و به دستبندهای تخت بست دوتا پابند چرمی از روی میز کامپیوتر برداشت و به مچ های پام زد و پاهامو تا مچ دستام بالا آورد و گیره های پابند رو به دستبندها قفل کرد.پاهام کاملا از هم باز شده بود اومد روبروم روی زانوهاش نشست نگاهی به بدنم و کسم کرد انگشت شصتشو آورد جلوی دهنم و منم انگشتشو وارد دهنم کردم و لیس زدم و مکیدم از اینکار بعد از لحظه ای حسابی تحریک شده بودم و خیس شدن خودم رو حس میکردم.
ارباب انگشتشو درآورد و روی سوراخ کونم که با بالا رفتن پاهام کاملا معلوم بود کشید اونجا هم از آب کسم خیس بود و یهو داخل کرد نفسم حبس شد و ناله خفیفی کردم بعد از چند بار تکون دادن انگشت داخل کونم درش آورد و از پایین کشید تا بالای کسم و با سر انگشت کلیتوریسمو ماساژ داد یه آه بلندی کشیدم و ارباب با چهارتا انگشتش ضربه محکمی روی کسم زد سوزش ضربه با لذت ماساژ ادغام شد و حس خوبی بهم میداد دلم میخواست اونقدر این کارو بکنه تا تمام وجودم به ارگاسم برسه.
+ پرده تو ارتجاعیه و میدونم تا حالا سکس نداشتی
- بله ارباب تا حالا نداشتم
+ همین الان تصمیمتو بگیر میخوای ادامه بدی یا نه
اون همه اینارو از توی معاینه اولین دیدارمون فهمیده بود بهش اعتماد داشتم میدونستم همون چیزیه که میگه من عاشقش بودم دلم میخواست همه وجودمو واسش بدم حتی جونمو من این همه منتظر شدم حالا اون تنها کسی بود که میخواستم با من اینکارو بکنه.
- من متعلق به شمام ارباب
از تخت اومد پایین و دکمه های پیراهنشو باز کرد و درآورد من فقط نگاهش میکردم و محو اون شده بودم هیجانم به قدری بود که قلبم توی دهنم بود و هر لحظه بیشتر تحریک میشدم.کمربند شلوارشو باز کرد و شلوار و شورتشو باهم پایین کشید و روی تخت اومد.
کیرشو با دست راستش گرفت و گذاشت روی کسم و بالا پایینش کرد دیگه داشتم ضعف میکرد هم میترسیدم هم دلم میخواست فشارش بده تو با سرش کلیتوریسمو تحریک میکرد و من هر تا. مرز ارگاسم میرفتم.دیگه نتونستم ساکت بمونم
- ارباب خواهش میکنم بکنیدش داخل توروخدا ارباب
+ حالا جنده به زبون اومد
- ارباب التماس میکنم
سر کیرشو جلوی سوراخ کسم گذاشت و با دستش جلوی دهنمو گرفت و فشار داد تنگی من و کلفتی اون باعث شد زیر همون دستش جیغ بزنم و بی اختیار خودمو جمع کنم بقیه کیرشو آروم فرستاد داخل و سوزش من بیشتر شد و انگار تمام تنم داشت از هم میپاشید اشک از چشام اومد.
تمام سنگینیشو روم انداخت و هنوز دستش روی دهنم بود و شروع کرد به تکون دادن کمرش و کیرش توی کسم عقب جلو میشد هربار که تا ته میرسید انگار تا زیر گلوم حسش میکردم.کم کم از سوزش کم شد و لذتش بیشتر شد تا جایی که خیس شدن زیادش باعث شده بود لیز بشه و راحت تر از قبل باشه.
دستشو از روی دهنم برداشت و من تنر تتد نفس میکشیدم اون هم تمام بدنش داغ و پر از عرق شده بود با دوتا دستش گلومو گرفت و فشار میداد و تند تند ‌کمرشو تکون میداد و من بی اراده آه و ناله هام تبدیل به جیغ شده بود لذتی که اون لحظات داشتم قابل توصیف نبود درد،لذت و بردگی برای کسی که دوستش داشتم.
بدون توقف داشت منو میکرد و دیگه به اوج خودم رسیده بودم و با چند حرکت دیگه جیغ کشیدم و پاهامو جمع کردم و ارضا شدم نفسم بالا نمیومد و اون کیرشو درآورد.اصلا دلم نمیخواست اون لحظات تموم شه.
اول پاهامو باز کرد و بعد دستامو بیحال بودم و دوتا پامو گرفت و سریع منو چرخوند و به شکم شدم و ضربه محکمی روی کونم زد با این حرکتش دوباره هوشیاریمو به دست آوردم با دوتا دستش لای کونمو باز کرد کیرشو یهو فرو کرد و من بالش رو گاز گرفتم دستاشو از زیر بازوهام آورد و به پشت گردنم قلاب کرد و افتاد روم و محکم منو میکرد.صورتش کنار گوشم بود و نفسای داغش کنار گوشم
+ تو جنده کی هستی ها؟
- آخ جنده شمام ارباب جنده شمام
+ داری به کی کس میدی لعنتی؟
- به شما ارباب من مال شمام ارباب
اونقدر تحریک کننده بود که حس میکردم خیسی لای پام به حدیه که کل ملافه رو خیس کردم اون زیر داشتم له میشدم و بهترین لحظات عمرم رو تجربه میکردم.
این بار زودتر به اوج رسیدم و آه و ناله هام زیادتر شد و اون زیر جیغ زدم و خودمو جمع کردم و دوباره ارضا شدم دیگه حتی نای نفس کشیدن نداشتم ولی ارباب دوباره محکم تر از قبل شروع کرد از شدت لذت و فشار گریم گرفته بود و ناله میکردم.

...Where stories live. Discover now