عکس

5K 89 6
                                    

#پارت171
+ هنوز تموم نشده حرومزاده

با این جملش آب دهنمو قورت دادم به پشت سرم رفت و صدای نفساشو از پشت سرم میشنیدم دست چپشو از زیر بغلم به گلوم رسوند و محکم گرفت تنش از پشت بهم چسبید دست راستشو جلو آورد و لای پام برد ناخودآگاه کمی پاهام باز تر شد حالا دیگه شورت پاره م راحت روی شلوارم افتاد

انگشت وسطشو لای ک.سم کشید با اینکه روی گلوم فشار زیادی بود ولی آهی از اعماق وجودم بیرون اومد دوتا دستمو روی بازوهاش گذاشتم و خودمو بهش سپردم چشامو بستم

نوک انگشتشو وارد ک.سم کرد با اینکه بیش از حد خیس بود ولی سوزشی داشت که حتی اونم لذت بخش بود سر انگشتشو با فشار به ته رسوند و من روی پنجه پا رفتم چند  باری تکون داد و بی توجه به مکان حضورمون آه میکشیدم و ارضا شدم.

انگشتشو درآورد موهامو از پشت گرفت روی جعبه ها خمم کرد با بغل کفشش به کنار پام زد پاهامو بیشتر باز کردم دستامو پشتم قفل کرد صورتم روی جعبه هایی که کمی خاک داشت چسبید با نفس کشیدنم گرد و غبار روی جعبه ها بلند میشد انگشت شصتشو دور سوراخ باسنم کشید.

کمی از خیسی ک.سم روی سوراخم بود و با همون خیسی انگشت شصتشو وارد کرد سرمو کمی بیشتر کج کردم تا پشت سرمو ببینم ک.یر برجستش توی شلوار پارچه ای تنگش تنمو بیشتر داغ کرد بی اراده لبمو گاز گرفتم انگار اون نگاه منو و حالت صورتمو دید ضربه محکمی روی باسنم زد که صداش کل انباری پیچید.

چند ضربه دیگه زد و با مالوندن سوراخام بیشتر تشنه میشدم و اون هم کاملا اینو میدونست موهامو گرفت و بلندم کرد روی زمین منو نشوند و جلوش زانو زدم سرمو بلند کردم چشاشو دیدم خیلی وقت بود منتظر این نگاهش و این لحظه بودم صورتمو به برجستگی شلوارش کشیدم کمربندشو باز کردم زیپشو پایین دادم.

با پایین دادن لبه های شورتش ک.یرش جلوی صورتم قرار گرفت مدت زیادی بود که طعمشو نچشیده بودم میتونستم چشای خمارمو تصور کنم زبونمو از زیرش کشیدم و تا سرش بردم کلشو توی دهنم کردم چشامو بستم ازین لحظه نهایت لذت رو میبردم چند دقیقه ای میخوردم و لیس میزدم سرمو به ک.یرش فشار میداد و وقتی بیرون میکشید نفس نفس میزدم و آب دهنم روی چونه و سینم میریخت.

اصلا برام مهم نبود کجا هستیم و حتی ممکنه پشت در انباری کسی صدای آه و ناله های منو بشنوه فقط میخواستم از اون دقایق نهایت لذت رو ببرم سردی اون انباری تبدیل به جزیره ای گرم در وسط تابستون شده بود اونقدر داغ که پوستمو میسوزوند و از عرق خیسم بودم.

وقتی تا ته توی دهنم فشار میداد مچ دستامو گرفت و به سمت دیوار پشت سرم هولم داد با ضربه محکمی به دیوار برخورد کرد ک.یرش به ته حلقم رسید عوق زدم ولی اون بیرون نیاورد داخل دهنم زبونمو بهش کشیدم آبش با فشار وارد دهنم شد دوباره عوق زدم و آبش از گوشه دهنم روی سینم ریخت وقتی بیرون کشید تمام لبام پره آب ک.یرش بود.

...Where stories live. Discover now