قرار چهارنفره

703 150 358
                                    

تمام مدت دورهمی، جین کنار آیرین نشسته بود و به حرفهای در گوشی ذوق زده ش درمورد جانگکوک گوش میداد...هم‌خوشحال بود که آیرین به چیزی که میخواست رسید و هم دلخور بود که در حالیکه اون در به در دنبال خبری از حال پسر موبنفش بود، اون بدون هیچ اطلاعی، عشق و‌حال با دوست دختر تازه اش رو میگذرونده...

یک خبر حتی نمیتونست بده؟؟؟یعنی حتی برای یک جواب تماس هم وقت نداشت؟؟؟چرا یونگی یا جیمین یا چان بهش چیزی نگفته بودند؟؟؟یعنی هارا از زیر زبون نامجون نتونسته بود این موضوع رو بکشه و‌ بهش بگه و همه در حالیکه تماس های پشت همش رو‌ میدیدند، تصمیم گرفته بودند اونطور توی بی خبری و‌نگرانی رهاش کنند؟؟؟

تا آخر دورهمی‌ از شدت دلخوری حتی نگاهی به جانگکوک ننداخته بود و همین دل بی قرار رئیس کوچک رو‌ که به دنبال توجه پسر موقهوه ای اقدام به قرار گذاشتن با منشیش کرده بود رو بیشتر آزار میداد... هرچند خود رئیس هم تا جاییکه می تونست، به پسری که با دو صندلی فاصله ازش نشسته بود، نگاه نکرد...

همه دم در ایستاده بودند و خداحافظی میکردند...جیمین و یونگی برای رسیدگی به مسائل قرارداد جدید زودتر رفتند و هارا و نامجون و جیوون و‌ چان هم با تصمیم‌ به قرار چهارنفری فرداشبشون، جمع رو ترک‌کردند و فقط جانگکوک، آیرین، جین و جکسون مونده بوند که جکسون با ذوق پیشنهاد داد:

÷بریم جلوتر یه کافه میشناسم که قهوه ها و کیکای درجه یکی داره.

جانگکوک که با هربار شنیدن صدای پسر مومشکی اخمش غلیظ تر میشد با صدای بمی جواب داد:

+این‌موقع شب؟؟؟من فردا جلسه دارم.

جین که تا اون لحظه با جانگکوک صحبتی نکرده بود، با عجله و ناخواسته پرسید:

_بازم‌ تو روز تعطیل جلسه گذاشتی؟

رئیس کوچک به سمتش برگشت و در حالیکه سعی میکرد به چشمهای قهوه ای رو به روش نگاهش نیوفته، دستهاش رو‌داخل جیبهاش فرو برد:

_کار، کاره...روز‌تعطیل و غیر تعطیل نداره.

نمیخواست اعتراف کنه وقتی قرار نیست اون روز رو به‌خونه ی جین بره و تمام روزش رو‌کنارش بگذرونه، پس روز تعطیل به چه دردش میخورد؟؟بهتر بود خودش رو با کار سرگرم میکرد تا دوباره فکرش به سمت پسری که از دست داده بود، پرواز نکنه...

آیرین با خوشحالی به سمت پسر کنارش برگشت و یادآوری کرد:

*فردا جلسه تا ظهر تموم میشه...میخواید بعدش چهارتایی بیایم اون کافه؟؟؟

دستهاش رو‌ بهم کوبید و با ذوق بیشتری ادامه داد:

*یه قرار چهارتایی...مثه رئیس کیم اینا...

جکسون هم با شادی تایید کرد:

÷آرهههه...منم‌موافقم...عالی نیست جین؟؟؟رئیس چی‌‌‌ میگی؟

your prideWhere stories live. Discover now