ویدیو

523 102 80
                                    

× جیننن...

جیمین با صدای بلند اسمش رو صدا زد و خودش رو کنار پسر افتاده روی تخت، انداخت... پیراهن لیمویی روی صورتش رو کنار زد و با شوق، تبلت دستش رو نشون داد:

× ویدیوی وایرال شده ی امروز رو دیدی؟

بی حوصله لباس رو دوباره برداشت و با بستن یک چشمش، غر زد:

_ نه و علاقه ای هم ندارم ببینم...

× پاشو مسخره... پاشو نگاهش کن تا دلت ضعف بره..

دست جیمین که دوباره پیراهن لیمویی رنگ رو گرفته بود، کنار زد و برای خلاص شدن از دست اصرارهاش، با گوشه ی چشم نگاهی به صفحه ی روی تبلت انداخت...

صفحه سیاه بود و با زده شدن علامت پلی توسط جیمین، تصویری که باز شد، ضربان کند شده ی این روزهای قلب جین رو به بالاترین حد خودش رسوند...

تصویر دستهای تتو داری که دور کمر خودش گره شده بود و بوسه ای که رئیس کمپانی های معروف جئون، جلوی صدها دوربین ازش گرفته بود، یک طرف اسکرین و تصویر همون مرد در حالیکه تنها ایستاده و عکس کوچکی از پسر موبلوند گوشه ی تصویر قرار داشت، در طرف مقابل اسکرین خودنمایی میکردند..‌.

صدای مردی که از گوینده های معروف رادیو بود پخش شد:

= تفاوت رفتاری جئون جانگکوک در رابطه های قبلی و رابطه ی تازه اعلام شده اش...

ویدیوی بوسه ی داغ جلوی دوربین و ویدیوی جانگکوکی که تنها و وسط مصاحبه ای رابطه اش رو با فلیکس و نامزد قبلی اش سولار اعلام کرده بود، پخش شد و صدای مرد با خنده تفاوت نوع اعلام رابطه رو بیان کرد...

ویدیوی بعدی رقص بعد از مراسم بود...

جانگکوک، در حالیکه نگاهش رو به اطراف میداد، با اخم از کمر پارتنر مقابلش گرفته بود و هر بار به سمت کسی سری به نشانه ی احوالپرسی تکون میداد...

و جانگکوکی که عملا جین رو به آغوش کشیده بود و خیره به چشمهاش، در حالیکه با موسیقی جا به جا میشد، محو صحبت با پسر مومشکی مقابلش بود و لبخند لحظه ای از جلوی صورتش کنار نمیرفت...

صدای مرد دوباره تفاوت ها رو بیان کرد و تماشاگرها رو به دیدن ویدیوی بعدی که به طور خصوصی به دستش رسیده بود، دعوت کرد...

ویدیوی جانگکوکی که کنار بزرگراه عریضی خارج از سئول، پسر موبنفشی رو به آغوش کشیده بود و با نوازش پشت دستش، آهسته باهم میخندیدند و صحبت میکردند...

عکس جین مو بنفش به روی صفحه اومد.

و صدای مرد اینبار شروع به ستایش، ویدیوی دوباره پلی شده ی روی اسکرین کرد...

ویدیوی بعدی، دختری با موهای رنگ شده بود که از بازوی مرد داخل تصویر آویزون شده و وسط راهروهای بزرگ و سفیدی حرکت میکردند..

your prideWhere stories live. Discover now