1

23.2K 2.2K 541
                                    

توی تریای دانشگاه نشسته بودن.
با صدای داد یونگی ، سمتش برگشت.
″تهیووووووووووووووونگ!″
با صدای دادش همه برگشتن طرفشون جز اون.
آهی کشید و جواب داد:″بله هیونگ؟″

″نمیخوای اون پسره رو ول کنی؟″
یونگی با صدای آرومی پرسید و کنارش نشست.
منظورش رو خوب میدونست.
منظورش جئون جونگ کوک بود ، پسر سال پایینی که با هیچ کس صحبت نمی کرد و میومد دانشگاه و برمیگشت‌.
همین مرموز بودنش باعث شده بود خیلیا روش کراش بزنن.
البته درسخون بود و قیافش خیلی مظلوم ، پس از نظر تهیونگ یه پسر خجالتی بود.

″هیونگ من که کاریش ندارم″
جواب داد و زیر چشمی به جونگ کوک که داشت با گوشیش کار میکرد نگاه کرد.

″آره آره نداری...فقط مشکل اینجاست داری با چشمات میخوریش!″
یونگی گفت.

پوفی کشید و گفت:″هیونگ چقدر گیر میدی ، خودت همش درحال زل زدن به کون پارک جیمینی بعدش به من گیر میدی؟″

یونگی لبشو گاز گرفت و چیزی نگفت.
تهیونگ با دقت به جونگ کوگ زل زد.

″چرا همش با گوشیش کار میکنه؟؟داره چیکار میکنه؟!″
آروم پرسید.

″نمیدونم شاید داره با دوست دخترش چت میکنه″
یونگی درحالی که به جیمین خیره بود ، گفت.

″دوست دختر؟!اون یه بیبی بویه مَرد!شاید شوگر مامیشه″
تهیونگ با خنده گفت.

″شوگر مامی؟پسر مگه نشنیدی یه پسره گفته توی رختکن جونگ کوک رو دیده و سیکس پک داشته؟میگی بیبی بوی؟اون فقط جثه اش کوچیکه″
یونگی با تمسخر گفت.

″باشه باشه...اون خیلی تو گوشیه...آممم..شمارشو باید پیدا کنم!″
تهیونگ با اخم متفکری گفت.

″نمیتونی...هیچ کس نتونسته پیدا کنه ، اون شمارشو نمیده″
یونگی جواب داد.

تهیونگ برگشت سمت یونگی و دید که عمیقا به باسن پارک جیمین زل زده.
اروم زد تو پیشونیش.
″خب برو بهش بگو میخوام بکنمت چرا از اول سال انقدر با غم به کونش خیره شدی؟انگار روح عشق اولت تو کونشه″
تهیونگ گفت و خندید.

با صدای خنده ی بلندش بعضی از کسایی که توی تریای دانشگاه بودن برگشتن طرفشون‌.

همون موقع گوشیش صدای دینگ مانندی داد.
با کنجکاوی گوشیش رو در اورد و با دیدن پیام از شخص ناشناس چشماش گرد شد.

-:میشه انقدر بهم زل نزنی؟

🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang