تهیونگ:
میشه فقط بگی کجا فرار کردی؟:|بیبی بانی:
خونه ی یکی از دوستان..فرار هم نکردم آقای محترم که نمیشناسمش.تهیونگ:
😂😂😂😂خب ساک نمیزدی میخواستی اینجوری خجالت بکشی😂بیبی بانی:
....بیبی بانی:
متاسفم فکر کنم اشتباه گرفتید من واسه کسی ساک نزدم بایتهیونگ:
وای خدااا نابود شدم از خنده😂😂😂تهیونگ:
خیلی بانمک خجالت میکشی😂تهیونگ:
ولی خونه ی کدوم دوستت؟!بیبی بانی:
به شما ربطی نداره آقای محترم مزاحم نشین.تهیونگ:
😂😂😂😂😂😂گادبیبی بانی:
بسه!تهیونگ:
اوکی حدس میزنم خونه ی استاد جانگ باشی..سلام برسون.بیبی بانی:
باشه|
پیش استاد جانگ نیستم و شما رو نمیشناسم خدافظ.تهیونگ:
😂
![](https://img.wattpad.com/cover/243561872-288-k479774.jpg)
ESTÁS LEYENDO
🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌
Fanfic[به من نگاه نکن] -:میشه انقدر بهم زل نزنی؟ تهیونگ: خب متاسفم چون باید بگم نمیشه ، تو زیادی خوشگلی. جونگ کوک پسر ساکت دانشگاه که خیلیا روش کراش دارن و منظور از خیلیا ، تهیونگی که هر روز نگاهش میکنه هم هست. _____ Couple:VKOOK