تهیونگ:
هی جدی بودی از اون موضوع مواد؟:|بیبی بانی:
اوه ددی هنوز نخوابیدی؟؟😂💕تهیونگ:
فکر کنم جدی گفتی ، کوک اذیتم نمیکنی که؟:|بیبی بانی:
دلم میاد ددیو اذیت کنم؟🥺تهیونگ:
هولــي شت! کوک ادرس بده وضعت خیلی خرابه!بیبی بانی:
ددی!بیبی خیس شده.تهیونگ:
تو دختر نیستی:|..بیبی بانی:
هرچی ، زدم بالا ددی! بیا دیکتو بکن توی سوراخم~تهیونگ:
🍃🍃🍃...بیبی بانی:
من لوکیشن میفرستم ددی~بیبی بانی:
بیا و بیبی رو به فاک بده!تهیونگ:
یادم باشه توی ده کیلومتری موادم نباشی...[بیبی بانی یک لوکیشن ارسال کرد]
بیبی بانی:
ددی!تهیونگ:
کوک خیلی ترسناک شدی...بیبی خجالتی من کو؟😐تهیونگ:
تکون نخور از جات و جرعت نکن از اتاقت بیای بیرون...دارم میام اونجا.بیبی بانی:
منتظرتم ددی~تهیونگ:
ودف🍃وقتی ع ایموجی 🍃 استفاده میکنم منظورم همون ′ریختن پشم′ یا ′ریختن برگ′است😂😂
YOU ARE READING
🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌
Fanfiction[به من نگاه نکن] -:میشه انقدر بهم زل نزنی؟ تهیونگ: خب متاسفم چون باید بگم نمیشه ، تو زیادی خوشگلی. جونگ کوک پسر ساکت دانشگاه که خیلیا روش کراش دارن و منظور از خیلیا ، تهیونگی که هر روز نگاهش میکنه هم هست. _____ Couple:VKOOK