تهیونگ:
امروز یونگی ، جیمین رو اسپنک کرد.
پسر مرموز:
خب؟
تهیونگ:
منم میخوام تورو اسپنک کنم-_-
پسر مرموز:
به همین خیال باش.
تهیونگ:
یه روز این پیامو بهت نشون میدم وقتی بوتی خوشگلت قرمز شده.
پسر مرموز:
واقعا باید یه سر به دکتر بزنی.
تهیونگ:
درمان قلب من تویی💜
پسر مرموز:
عوق😐
تهیونگ:
امروز زیاد ندیدمت ، کجایی؟
پسر مرموز:
تصمیم گرفتم یه محل جدید برای ناهار خوردنم پیدا کنم تا انقدر بهم زل نزنی.
تهیونگ:
اووه اون کجاست؟؟
پسر مرموز:
بای
تهیونگ:
دارم میام بگردم هانی~
YOU ARE READING
🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌
Fanfiction[به من نگاه نکن] -:میشه انقدر بهم زل نزنی؟ تهیونگ: خب متاسفم چون باید بگم نمیشه ، تو زیادی خوشگلی. جونگ کوک پسر ساکت دانشگاه که خیلیا روش کراش دارن و منظور از خیلیا ، تهیونگی که هر روز نگاهش میکنه هم هست. _____ Couple:VKOOK
