96

5.9K 923 52
                                    

بیبی بانی:
تهیونگ..کجا رفتی؟..چرا در قفله؟:|

ددی ته:
اوه عزیزم..رفتم یکم خوراکی بخرم...در هم قفله فرار نکنی۱:

بیبی بانی:
اعتمادت تو حلقم💜

ددی ته:
اعتماد داشتم که  اون روز بعد این که ساک زدی قبل  از اینکه از حموم بیام بیرون فرار کردی:/

بیبی بانی:
...قانع شدم

ددی ته:
خوابت برده بود...استراحت کن بیب...چی میخوای بخرم؟

بیبی بانی:
چیپس هوس کردم:]

ددی ته:
اوه مای گاد!!بابام نوه دار شد!

بیبی بانی:
خفه شو😐

ددی ته:
باشه بیب چیپس میخرم برات...زود میام~

Seen

🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌जहाँ कहानियाँ रहती हैं। अभी खोजें