بچی در جنگل:
اوپا...بچی در جنگل:
واقعا...تو چطور تونستی؟!بچی در جنگل:
من..عاشقت بودم...اوپا عزیزم:
یکی تو راست میگی یکی (چوپان دروغگو 😂) اون دوستات 😐بچی در جنگل:
ولی...اوپا..بچی در جنگل:
*ویس:من عاشقتم اوپااا!!چرا باور نمیکنی؟*اوپا عزیزم:
اگه گوشام سالم مونده باشه دفعه ی بعد که بگی باور میکنم:///بچی در جنگل:
نمیزارم با اون عوضی خوشبخت بشی!اوپا عزیزم:
کلیشه!موفق باشی:|
[آیا از مسدود کردن بچی در جنگل مطمعن هستید؟]
[بله خیر]
عایم بک...
پس از سالها:)این پارتا جالب نشدن ولی فردا به خودم میام!
حس غارنشینی رو دارم که بهش گوشی دادن
😂لاویوال
بای
![](https://img.wattpad.com/cover/243561872-288-k479774.jpg)
YOU ARE READING
🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌
Fanfiction[به من نگاه نکن] -:میشه انقدر بهم زل نزنی؟ تهیونگ: خب متاسفم چون باید بگم نمیشه ، تو زیادی خوشگلی. جونگ کوک پسر ساکت دانشگاه که خیلیا روش کراش دارن و منظور از خیلیا ، تهیونگی که هر روز نگاهش میکنه هم هست. _____ Couple:VKOOK