49

6.9K 1.2K 53
                                    

تهیونگ:
چیشد پس؟

تهیونگ:
نمیای؟

بیبی بانی:
تو راهم.

تهیونگ:
بوسیدنت*

تهیونگ:
دوستت دارمممم~~~

بیبی بانی:
....

بیبی بانی:
خب..من نزدیک یه مغازم..چیزی تهیون نمیخواد براش بخرم؟

تهیونگ:
تهیون نمیخواد ولی لوب بخر نیاز میشه.

بیبی بانی:
به راننده بگم راهی که اومده رو برگرده عصبی میشه؟

تهیونگ:
نهههه شوخی کردممممممم

🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌Where stories live. Discover now