141

4.5K 682 238
                                    

هوسوک:
تو‌ چته؟چرا انقدر سرد شدی؟!

نینا:
هوسوکا...من...

نینا:
فقط..نمیدونم چطور بهت بگم..

هوسوک:
چیو؟؟

نینا:
امشب...امشب ازدواج میکنم هوسوکا...من ناامید شدم...دیگه تلاش فایده نداره..

هوسوک:
چی؟!!!

هوسوک:
چی داری میگی؟!

هوسوک:
نینا؟؟؟با توام!!

نینا:
...هوسوکا..بهتره جدا شیم..

هوسوک:
چی؟نه نه نه نه...

نینا:
بهتره...حضوری صحبت کنیم..نظرت چیه؟برای آخرین بار..

هوسوک:
اره اره خوبه...کجا بیام؟

نینا:
*** بیا اینجا ، منتظرتم..یه ساعت دیگه..

هوسوک:
باشه عزیزم نگران هیچی نباش.

Seen





″عزیزم ، یه ساعت میرم بیرون و زود میام″
تهیونگ گفت و لبای جونگ کوک رو بوسید.

جونگ کوک لباش آویزون شد:″کجا میری؟تو تازه اومدی ته ته..″
جونگ کوک جدیدا به طرز عجیب و ترسناکی کیوت شده بود.

تهیونگ‌ لباش رو دوباره بوسید:″زود میام خوشگلم ، باشه؟فقط یه ساعت ، و من زود اینجام″
و لبخند زد.

جونگ کوک دلخور سر تکون داد و گفت:″خیلی خب...برو‌ ته ته...″
این کیوت بودن جونگ کوک داشت ترسناک میشد و تهیونگ نمیدونست چه بلایی سر جونگ کوک آرومش اومده ، جونگ کوک غر غرو شده بود و همش درحال ور رفتن با گوشیش بود ، البته خودش هم کم نداشت..کلاسای زوری یونگی.

وقتی تهیونگ بیرون رفت ، جونگ کوک عوق الکی ای واسه لوس کردنای خودش ، زد:″چقدر سخته این کارایی که ج-جین هیونگ میگه...″
زمزمه کرد و گوشیش رو برداشت و وارد گپ [کلاس های آموزشی کیم و پارک] شد.






[کلاس های آموزشی کیم و پارک]

استاد کیم:
خب؟؟آنلاینی جئون؟!

شاگرد کوک:
هیونگ واقعا لازم نیست انقدر سخت گیری کنی...

استاد کیم:
ساکت شو!من واسه ی تو استاد کیم ئم وقتی کلاس داریم ، حالا بگو تاپت داره چیکار میکنه؟؟

🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌Where stories live. Discover now