ددی ته:
بیبی کجایی؟بیبی بانی:
خریدددی ته:
تنهایی؟بیبی بانی:
من سن مناسبی دارم برای تنها خرید رفتن:|ددی ته:
آره داریبیبی بانی:
پس؟خیلی پسرا هستن الان اومدن خرید..من فرقی باهاشون ندارمددی ته:
داری!!!ددی ته:
تو یه پسر فوق العاده کیوتی که وقتی بیرونی نگران میشم اذیتت کنن...پسرای دیگه اینجوری نیستن!بیبی بانی:
یادآوری کردنِ این که دختر نیستم*بیبی بانی:
یادآوری سیکس پک ها*بیبی بانی:
یادآوری سن*بیبی بانی:
دوباره یادآوری پسر بودنم*بیبی بانی:
یادآوری این که همه دنبال کون من نیستن*بیبی بانی:
اوه شت یکی زد به باسنم!یه پیرمرد پدوفیلی!بیبی بانی:
صبر کن!!!من بچه نیستم پس این یارو پدوفیلی نیست الان؟بیبی بانی:
شایدم هستم؟شاید اون پیر نیست؟بیبی بانی:
رمز کارتت چیه؟یارو منتظره بگم حساب کنه.ددی ته:
...وات د فاک...ددی ته:
اون پیرمرد؟یا هر کوفتی؟اسپنکت کرد؟ددی ته:
کارت منو برداشتی؟:|بیبی بانی:
آره یه پیرمرد ترسناک!!بیبی بانی:
مثلا ددیمی...یکم پول بردارم چی میشه مثلا؟-_-ددی ته:
تو عجیب شدی...بیبی بانی:
این بده؟بیبی بانی:
من فکر کردم اون پیرمرده..اوه اون حدودا سی سالشه فکر کنمددی ته:
میشه بگی دقیقا کجایی؟:|بیبی بانی:
فروشگاه..رمز کارت کوفتیت رو بگو ددی!ددی ته:
:|...واوددی ته:
**** رمزشه...بیبی بانی:
مرسی ددی💜ددی ته:
وات د فاک کوک چی خریدی انقدر از حسابم کم شد؟😐بیبی بانی:
من از یه ماشین گرون خوشم اومده بود ولی تصمیم گرفتم زیاد بهت سخت نگیرم۱:ددی ته:
از بوگاتی تصمیم گرفتی لامبورگینی بخری که انقدر از حسابم کم شد؟😐ددی ته:
الان بابام زنگ میزنه بدبختم میکنه😐بیبی بانی:
اوه نه لامبورگینی نه!بیبی بانی:
یه چیز ارزون تر...میفهمی که چی میگم؟یه موتور کیوت🥺☝️🏻ددی ته:
موتور؟!ددی ته:
کوک؟؟خودتی؟این ایموجیا چیه؟😳
![](https://img.wattpad.com/cover/243561872-288-k479774.jpg)
YOU ARE READING
🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌
Fanfiction[به من نگاه نکن] -:میشه انقدر بهم زل نزنی؟ تهیونگ: خب متاسفم چون باید بگم نمیشه ، تو زیادی خوشگلی. جونگ کوک پسر ساکت دانشگاه که خیلیا روش کراش دارن و منظور از خیلیا ، تهیونگی که هر روز نگاهش میکنه هم هست. _____ Couple:VKOOK