-:
سلام
استاد جانگ:
جونگ کوک دستشوییه
-:
...|:
استاد جانگ:
میدونم تهیونگی..زودتر انتظار داشتم پیام بدی😐
[ناشناس←تهیونگ]
تهیونگ:
واو😐😂
استاد جانگ:
بیا اینو از اینجا ببر..همش بغض میکنه برات ساک زده:|
تهیونگ:
چرا بغض میکنه:|..شما از کجا میدونی؟؟؟؟😐
استاد جانگ:
حدس زدم درست در اومد...بغض میکنه چون فکر میکنه اشتباه کرده:/...ساک که چیزی نیست من انتظار داشتم تا الان بهت داده باشه.
تهیونگ:
مطمعنی استاد دینی ای؟😐
استاد جانگ:
درسش آسون بود اوایل ولی بعدش به غلط کردن افتادم..حقوق خوبی داره هرچی هست😔😂
تهیونگ:
واو😂
استاد جانگ:
از دستشویی اومد...بزار ببینم چی میگه..مخفیانه برات ویس میگیرم.
تهیونگ:
استاد فقط تو💜
استاد جانگ:
دیگه با من لاس نزن😂
[استاد جانگ←هوسوک]
هوسوک:
*ویس:ه-هیییووووونننگگگگگگ ممن غ-غلط کرر-کرردمممم...ت-تو اسستا-استاد دیینی ای ب-ببگو خد-خدا میبخ-میبخشه*
تهیونگ:
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
تهیونگ:
گاااد...کوک خیلی کیوت شده😂💜
هوسوک:
الان بیشتر قیافش شبیه خروس شده ولی هرچی تو میگی...
تهیونگ:
استاد مورد علاقم😂💜
هوسوک:
گمشو😂
تهیونگ:
آدرس خونتو بده بیام جونگوکو ببرم.
هوسوک:
امشب بهش قول دادم بریم بیرون بعد چند وقت...فردا بیا دنبالش.
تهیونگ:
هرکاری کردین بهم میگی!
هوسوک:
جو نگیرتت:/..هنوز استادتم میتونم صفر بدم❤
تهیونگ:
لطفا هر کاری کردید برای من هم نیز ویس بگیرید تا بفهمم..با تشکر.
هوسوک:
چون خیلی اصرار میکنی باشه.
تهیونگ:
تشکر.
YOU ARE READING
🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌
Fanfiction[به من نگاه نکن] -:میشه انقدر بهم زل نزنی؟ تهیونگ: خب متاسفم چون باید بگم نمیشه ، تو زیادی خوشگلی. جونگ کوک پسر ساکت دانشگاه که خیلیا روش کراش دارن و منظور از خیلیا ، تهیونگی که هر روز نگاهش میکنه هم هست. _____ Couple:VKOOK
