148

4.4K 807 230
                                    

سوکجین نصف کیک رو خورده بود و تهیونگ با بغض بهش نگاه میکرد:″چرا خوردیش؟″
با بغض زمزمه کرد و جونگ کوک به سختی جلوی خودش رو گرفت تا نخنده.
عشق تهیونگ به کیک خیلی زیاد بود!

″چیزی گفتی؟″
سوکجین گفت و تیکه ی آخر کیک توی ظرفش رو خورد.

تهیونگ با همون بغض:″نه″

نامجون با تعجب گفت:″چرا بغض کردی تهیونگ؟؟″

جونگ کوک لبش رو گاز گرفت تا نخنده و تهیونگ به سختی بغضش رو قورت داد و نفس عمیقی کشید:″من خوبم″
و به زمین خیره شد.

نامجون با حالت ′وات د فاک′ـی بهش نگاه کرد و سوکجین یه تیکه ی دیگه از کیک برداشت.

نخور لعنتی
تهیونگ فکر کرد.

و خب جونگ کوک هنوز به تهیونگ نگفته بود دوتا کیک درست کرده چون میدونسته خیلی کیک دوست داره.

″آه میدونین؟ما فقط اومدیم یخچالتون رو خالی کنیم و اگه بشه وسط سکستون بیایم که نشد...خب پس ما میریم..ممنون برای کیک و قهوه...خوشمزه بودن″
سوکجین تند تند حرف زد و تهیونگ آهی کشید ، مزاحمای لعنتی!

″باشه ، خوشحال شدیم دیدیمتون″
جونگ کوک با لبخند گفت و روی ′شدیم′ تاکید زیادی داشت.

″من خوشحال نشدم″
سوکجین گفت و بلند شد.

نامجوم لبخندی زد:″ممنون و ببخشید یهویی اومدیم..داشتیم رد میش—″
سوکجین حرف نامجون رو قطع کرد:″دروغ میگه برنامه ریخته بودیم مزاحم شیم″

نامجون پوکر به سوکجین نگاه کرد ،چرا نمیزاشت یکم آبرو داری کنن؟

جونگ کوک ‌جلوی خودش رو نگرفت و خندید.















***

[دوست پسر ها]

هوسوک:
عزیزانم!

یونگی:
بله

جیمین:
بله ددی

هوسوک:
هات۱: ..

هوسوک:
نظرتون راجب این که شما و نامجون و جین و کوک و اون عوضی رو دعوت کنیم فردا شب خونه ی من و شب بمونین چیه؟

جیمین:
اون عوضی؟کی؟تهیونگ؟؟

یونگی:
از نظر من که خوبه.

هوسوک:
اسمشو نیار!!!مرتیکه ی...هوف😐

یونگی:
عصبی نشو بیبی

هوسوک:
هرچی...فردا شب میاین خونه ی من...ادرس هم میفرستم.

[هوسوک یک لوکیشن ارسال کرد]










[کیم فمیلی و البته جئون و جانگ و مین و پارک]


هوسوک ، اسبی در چمنزار:
فردا شب گم میشین میاین خونه ی من سر ساعت 9!

خرگوشِ باتم:
خشن بود ولی سعی میکنیم بیایم😐💜

سوکجین ، زیبای همه ی دنیا:
اسم شما دوتا مناسب بود عوض نکردم ، و باشه میایم...شام خوب درست کن.

هوسوک ، اسبی در چمنزار:
باشه!

کیم‌تاتا:
اسمم چرا اینجوریه؟تاتا؟؟ودف😐

خرگوشِ باتم:
تو مگه فیلم نمیدیدی؟😐

کیم‌تاتا:
میدیدم ولی نوتیف اومد😂💜

خرگوشِ باتم:
مشکوک!

کیم‌تاتا:
😐..مشکوک؟

خرگوشِ باتم:
آره!

سوکجین ، زیبای همه ی دنیا:
کوک داره کم‌کم ازت خوشم میاد۱:

خرگوشِ باتم:
مگه قبلا بدت میومد؟😐

سوکجین ، زیبای همه ی دنیا:
خوبه‌ خودت منظورمو میدونی😐❤




















سلام

بقران خسته میشین ووت بدید😐
سایلنت ریدرا ک میان میخونن میرن حرفام به چپشون نیست😐
ولی برا کسایی ک ووت دادن اپ کردم چون دیدم تا سایلنت ریدرا ووت بدن چند سالی گذشته😐
بقران خسته میشین میخونین و میرین لعنتیا!!!!من نگرانتونم!ا😔

لاویوال💜

خبای😂💜

🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌Onde histórias criam vida. Descubra agora