"جونگ کوکی!"
تهیونگ وقتی جونگ کوک وارد کلاس شد ، داد زد.جونگ کوک نگاهی بهش انداخت و سر تکون داد.
زمزمه ی چند نفر رو شنید:'چه بی ادب'چشم غره ای رفت و آخر کلاس رفت و نشست.
تهیونگ از کنار یونگی بلند شد و سمت جونگ کوک اومد و نشست کنارش.
با صدای ارومی:"چطوری بیبی؟"
نگاهی به صورت تهیونگ انداخت که بهش نزدیک بود.
اون خیلی جذاب نبود؟!بی صدا لب زد:'خوبم'
تهیونگ خندید:"خوبه ، منم خوبم"
جونگ کوک هم لبخند کجی زد.
این زنگ با هوسوک کلاس داشتن.همون موقع هوسوک وارد کلاس شد.
کلاس کم کم شروع شد و دیگه صحبتی بین بچه ها رد و بدل نشد.***
وقتی کلاس تموم شد ، جونگ کوک سمت هوسوک رفت و کنار میزش ایستاد تا کلاس خالی بشه.
البته حواسش نبود تهیونگ با چشمای ریز شده داره نگاهش میکنه و به یونگی اشاره میکنه.وقتی کلاس ، مثلا خالی شد ، هوسوک موهای جونگ کوک رو بهم ریخت:"روزت چطور بود جونگ کوک؟"
"خ-خوب"
جواب داد."خیلی عالیه ، راستی با یه دختره آشنا شدم ، کیوته ولی به کیوتی جونگوکی کوچولو نیست"
هوسوک اخرش رو با شیطنت گفت و هردو خندیدن.اون طرف کلاس بزرگ ، تهیونگ درحالی که قایم شده بود ، ابرویی بالا انداخت.
استاد جانگ و جونگ کوک انقدر صمیمی بودن؟"ه-ههیونگ شوخ-خی نکن"
جونگ کوک با خنده گفت.چشمای تهیونگ گرد شد ، این دفعه که نترسیده بود یا استرس نداشت ، پس..
"شوخی نمیکنم که ، حقیقته"
هوسوک با لبخند دندون نمایی گفت.جونگ کوک به برگه های زیر دست هوسوک نگاه کرد:"ام-امتححان چند ش-شدم؟"
دستاشو مشت کرد و به سختی گفت.
واقعا کلافه میشد وقتی روی یه کلمه گیر میکرد.هوسوک اخم متفکری کرد:"به نظرت نخبه ی کلاس چند شده؟"
جونگ کوک خنده ی بلندی کرد که تا حالا تهیونگ نشنیده بود ، اون دوست داشتنی بود.
هوسوک هم خندید:"نترس نمره کامل گرفتی ، حس میکنم تقلب میکنی"
هوسوک از قصد جمله ی آخرش رو گفت.چشمای جونگ کوک گرد شد:"ی-یاا هی-هیونگگگگ!!"
هوسوک لبخند زد و به ساعت توی دستش نگاه کرد:"شت ، کوک کلاس بعدیم ده دقیقه دیگه شروع میشه و من هنوز قهوه نخوردم ، فعلا"
و کیفش رو برداشت و رفت.جونگ کوک هم با صدای بلندی گفت"خ-خدافففظ"
تهیونگ حقیقت رو فهمیده بود ، جونگ کوک لکنت داشت.
'پس برای همین صحبت نمیکنه باهام؟'میخواست جونگ کوک اونقدری بهش اعتماد کنه که خودش بهش راجب این بگه.
YOU ARE READING
🌌Do Not Look At Me_VKOOK🌌
Fanfiction[به من نگاه نکن] -:میشه انقدر بهم زل نزنی؟ تهیونگ: خب متاسفم چون باید بگم نمیشه ، تو زیادی خوشگلی. جونگ کوک پسر ساکت دانشگاه که خیلیا روش کراش دارن و منظور از خیلیا ، تهیونگی که هر روز نگاهش میکنه هم هست. _____ Couple:VKOOK