28: 𝕋𝕖𝕝𝕝 𝕐𝕠𝕦𝕣 𝕊𝕥𝕠𝕣𝕪 ²

128 34 10
                                    

وقتی روی صندلی مقابل بقیه ی آلفا های توی اتاق نشست انتظار جو بهتری رو داشت ولی چیزی رو فراموش کرده بود.

خواهر یونگ سون...

": خب تسوک بهتره خودت توضیح بدی چرا دست به همچین کار احمقانه ای زدی!

تسوک که حالا خیالش راحت تر بود اینبار عقب نکشید.

٪: شاید بهتره تو بگی کی هستی نه؟

این سوال مشترک تمام افرادی بود که توی اون اتاق حضور داشتن ولی تهیونگ هنوز هم وقت رو مناسب نمی‌دید تا به هویتش اقرار کنه.

": نه فکر نمی کنم وقتش باشه. با فکر به کار هایی که کردین میتونید دلیلش رو بفهمید که چرا نمیگم کی هستم اینطور نیست؟ شما ها بار ها اثبات کردین که اصلا قابل اعتماد نیستید ولی من هر بار اثبات کردم که طرف شمام.

با ورود یونگی به جمع و گزارش کوتاهش در مورد محافظ های کشته شده ی اطراف و اتاقی که اون مرد رو زندانی کرده بود حالا هوسوک وسط  پاهاي یونگی نشسته بود و کاملا مشخص بود که از آغوش پسر احساس امنیت و قدرت میگرفت و مثل بقیه به تهیونگ نگاه میکرد.

تهیونگ با اشاره به یونگی گفت

": حالا بهتر تقاص سر پیچی از منو درک میکنید نه ؟

کیم تسوک ساکت موند.

": تسوک اگر خودت نمیگی من برای بقیه بگم از بین رفتن اون محافظا به چه خاطر بود. به هر حال هر کدوم یه خانواده داشتن و رهبر هر پک باید دلیل مرگ افرادش رو به اعضای پک توضیح بده!

آلفای کیم ها خودش هم بخاطر حماقتش ناراحت بود.
فکر نمی کرد این عمل به سمع خودش غیر قابل پیش بینیش همچین نتیجه ای داشته باشه!

اون فقط از وجود این ساحره احساس خطر میکرد و میخواست هویتش رد بفهمه پس با حس عذاب وجدان اقرار کرد.

٪: من چند روز بعد از آخرین باری که تو اومدی به جلسمون با کمک دسترسی هام به سایت های  نظامی مخصوص انسان ها  سعی کردم پیدات کنم و در مورد اطلاعات کسب کنم.

آلفای پارک ها به راحتی میتونست ته این داستان رو حدس بزنه.

٪: علارقم تلاش من به چیز خاصی دست پیدا نکردم جز اینکه خونه ای که از نظر انسان ها تو معمولا توش زندگی می کنی جایی خارج از محدوده ی هر کدوم از قبیله های جادوگریه و این نگرانم می کرد.

": بزار بقیه اش رو من بگم بعد تو باخودت گفتی اشکالی  نداره اگه با کمک کسایی که بهشون اعتماد نداری و ازشون اطلاعات درستی هم نداری منو تحت نظر بگیری یا برام دردسر درست کنی چون بالاخره ضرر مستقیمی به خودت نمیرسه.

بعد صورتش از خشم جمع شد.

":ولی قبل از اینکه جادوگری که به نظرت امن باشه پیدا کنی و اون جادوگر ها با دستور تو اقدامی انجام بدن شنیدی یه جادوگر جایی هست که نباید باشه.

Fate or Folly?जहाँ कहानियाँ रहती हैं। अभी खोजें