87:

65 17 43
                                    

برخلاف تصور بقیه تهیونگ خیلی به سرعت آروم شده بود و این براشون ترسناک بود نمی‌دونستن باید چیکار کنن.

پسر ساکت شده ناگهانی به حرف اومد ته : شما نمی‌تونین همراهی توی این نقشه بکنید فقط باید بزارید  من جیلین رو ببرم و نقشه رو خودم عملی کنم.

بهشون توضیح داد که این یه کار راحت نیست و قرار نیست اونطور که اون‌ها فکر می‌کنن همه چی با آرامش و به سرعت حل بشه حتی اگر جیلین رو تسلیم کنند هم نیازه که مدتی اون گروه رو دنبال کنند چون نمی‌دونن نقشه اون‌ها چیه و نمی‌تونن هم فقط به پس گرفتن جیلین و جیمین اکتفا کنند.

نامجون که احساس خوبی به کل این ماجرا نداشت به حرف اومد و سعی کرد  با سوال کردن مقدار بیشتری اطلاعات برای خودش کسب کنه.

نام : یعنی فکر می‌کنی امکان داره که برای اجرای نقشه به سراغ فرد دیگه ای برن ؟ 

تهیونگ با نا امیدی گفت .
ته : امکانش هست . 

نام : پس چرا  از اول به خودشون زحمت دادن که به ما حمله کنن؟ اگر امکانش بود؟ چرا برای بردن جیمین  و یا من تلاش کردن؟ 

ذهن همه شیفتر ها با کلام نامجون به روی دیگه ی  ماجرا متمرکز شد  و درگیر این شده بود که واقعا چرا باید خون آشام ها برای پیدا کردن جیمین تلاش می‌کردند؟ 

نامجون  با سوالات بعدیش مقداری موضوع رو واضح‌تر کرد و تعداد مجهول‌های ماجرا رو بیشتر کرد .

نام:  یا نه بهتره بگیم اصلاً چرا به ما حمله کردند حتی اگر من و جیمین افراد قدرتمندی بودیم دسترسی به ما قبل از رسیدنمون به این مقام راحت‌تر بود ؟  پس چرا حالا ؟ 

این بار جیلین بود که به حرف اومد.

جیل : چون کسی اونجا هویت و داستان جیمین رو میدونه درسته؟

نامجون حرف جیلین رو ادامه داد. 

نام : گفتی پدرت دفترچه رو پیدا کرد پس منطقیه که اون فرد پدرت بوده باشه اما ما فهمیدیم که اون به یه روشی مرده.

یونگی :  افرادش هم نمی تونستن باشن چون با توجه به چیزی که آیان گفت اونها یا مردن یا به تو پیوستن . پس کی این حقیقت رو میدونه؟ 

تهیونگ از اینکه چطور بحث دوباره به جایی رسید که مایل نبود ازش حرفی بزنه  تعجب کرد. 

اونها براش راه فراری نذاشته بون و مجبورش می‌کردن بیشتر و بیشتر بگه اونم زمانی که تهیونگ توان صحبت در مورد این موضوع رو نداشت. 

نام: یکی اونجاست که تمام ماجرا رو میدونه مگه نه؟ کسی که تو نمیخوای راجع بهش حرف بزنی! حداقل بهم بگو اون چه جور شخصیتی داره؟ باید نگران چی باشیم ؟ اون کینه ای از شیفتر ها داره؟ ممکنه ما هدف باشیم؟ یا... ممکنه هدفش مثل ادوارد لیلیث باشه؟ 

Fate or Folly?Where stories live. Discover now