Fate or Folly?

34: 𝕊𝕖𝕔𝕣𝕖𝕥 𝕆𝕗 𝕁𝕖𝕠𝕟𝕘 𝔽𝕒𝕞𝕚𝕝𝕪 ⁶

یانگ اما حتی لحظه ای صبر نکرد و به حملاتش ادامه داد. به جاش یه صدای دیگه به گوشم رسید.

□: متاسفم سوان شی یانگ فقط امشب رو برای بدست آوردن راوی وقت داشته ...

صدای کیم بلند شد و بین داستان آلفای زن پرید و قطعش کرد.

٪: راوی ؟ پس تو تمام این مدت اهمیت راوی می دونستی؟  پنهانش کردی چون دیدی که خواهرت دنبالش بوده؟

تازه در مورد هویت راوی هم می دونستی؟ پس چرا تمام مدت راوی رو بی اهمیت جلوه دادی و ما رو معطل کردی؟

اینبار تهیونگ که از مدام وقفه انداختن های کیم بین داستان زن خسته شده بود بهش توپید.

": میشه سوالات رو بزاری برای بعد از داستانش؟ ما نیاز داریم زود تر به بخش طلسم و راه خنثی کردنش برسیم.

٪:  بزارید زود تر  خیالتون رو راحت کنم اون چیزی از روش خنثی کردن این طلسم نمیدونه  ...

ناگهانی تهیونگ چیزی رو به یاد آورد که فراموش کرده بود خواهر دیگه ی جانگ که سالها بود پیش آلفای کیم ها زندگی می‌ کرد.

این جزوه اطلاعات مخفی آلفای کیم ها بود ولی برای تهیونگ که مدام توی کار های تمام پکها سرک میکشید تا از منحرف نشدنشون اطمینان حاصل کنه.

برای تهیونگ چیزی به اسم اطلاعات مخفی وجود نداشت!

همین داستان رو هم به این خاطر تا اون روز ازش بی‌خبر بود که تنها شاهدانش کاملا ساکت مونده بودن و اون نمیتونست مستقیم بهشون متصل بشه.

": وگرنه  خواهرش تمام مدت توی اون طلسم گیر نمی کرد.

تسوک حالا از اطلاعاتی که اون جادوگر از اونها داشت متعجب نمیشد ولی عصبانی چرا !

عادت نداشت بزاره همه ی کارت هاش رو باشن و اینکه اون پسر همه چیز رو می دونست اذیتش می کرد‌.

٪: دقیقا !  حالا مهم چیز دیگه ایه. چرا هویت راوی  رو پنهون کردی جانگ ؟ تو راوی هستی یا .‌‌.. هوسوک!

تهیونگ برای لحظه ای نا امید شد.
اون زن راه شکستن طلسم رو نمی دونست؟

پس بخاطر صلاح گروهش نبود که خواهرش رو از شر نفرین راحت نکرده بود به این خاطر بود که راهش رو نمی دونست؟

پس کی می دونست؟

جواب این سوال از نظر تهیونگ مشخص بود.
مشخصا، تنها کسی که طلسم رو ایجاد کرده بود می دونست چطور میشه برش داشت اما دسترسی به اون شخص حالا که مرده بدون راوی غیر ممکن بود.

راوی که بخاطر روح پاکش یه جورایی از زمان های خیلی قدیم واسط بین دو دنیای ارواح و زندگان بود و توانایی ها ی دیگه ای هم داشت که برای بقیه با اهمیتش میکرد.