67: other part

64 19 28
                                    

جیمین و تهیونگ مسخ شده بودند و صدای سوت بقیه به گوش میرسید هرکسی که اونجا حضور داشت فکر میکرد که این یه جور اعلام رابطه است پس با دست و سوت نشویقشون میکردند.

جیمین ساکت زیبا و مهربون بود و به عنوان یه الفا زیادی به همه چیز و همه کس توجه داشت.
همین باعث میشد بین افراد خانوادش محبوب باشه گرچه خیلی از افرادی که توی خانوادشون اطراف قدرت بودند از این پسر باهوش خوششون نمی اومد اما  افراد پک دوستش داشتند و همین باعث میشد اون و رابطه اش اینطوری کاکنش افراد اطراف رو دریافت کنه‌.

جیمین اما توجهی به اطراف نداشت یا بهتره بگیم اصلا متوجه ی اطرافش نبود که بخواد توجه کته یا نکنه. اون از همون ثانیه ی اول گیج شده بود و میخواست عقب بکشه اما حرکت لب های تهیونگ که به ارومی و با شک بوسه ی اتفاقی رو ادامه داد جلوی پس کشیدن سرش رو می گرفت.

تهیونگ هم می دونست که مرزی که با این جیمین داشته رو رد کرده و دیگه هرگز چیز ها به شکل قبلیشون بر نمیگردند، پس خیلی ادامه نداد و به سرعت سرش و عقب کشیده بود و سر جیمین رو به سمت شونه اش جایی که از بقیه بتونه پنهونش کنه هدایت کرد.

جیمین گیج بود اما اون بوسه بهش حس درستی میداد پس نمیخواست حالا وقتی توی دید عموم هستند راجع بهش واکنش نشون بده چون مطمئن نبود واکنشش چیز خوب یا درستی باشه!

از کی بوسیدن تهیونگ انقدر شیرین بود؟ و از کی همچین حسی توی جیمین وجود داشت که انگار تشنه ی همین بوسه بوده؟ جیمین اینو نمیدونست ولی حالا حس سیراب شدن رو داشت.

سعی کرد توجهی به بقیه نکنه و همونطور که تهیونگ خواست صورتش رو از شیفتر های دیگه پنهون کرد و مغزش رو از هر فکری خالی کرد.

اون دو غرق آرامش آغوش هم و فکر خبر امیدوار کننده ی جیمین بودن که اون حس فوقالعاده با حس کردن صدای خیلی عصبانی ای که جیمین قبلا تجربه ی شنیدنش رو توی باندشون داشت از بین رفت.

چون جیم انتظار این اتفاق رو نداشت نا خودآگاه تو جاش کمی بالا پرید.

_:' تو مال منی پاک جیمین. همین الان ازش دور شو!'

جیمین اصلا از این طرز بیان و اون جمله ی دستوری ای که شنیده بود خوشش نیومد!

حتی پدرش با اون هرگز باهاش اینطور رفتار نکرده بود این الفا چطور جرعت میکرد وقتی خودش جیمین این دنیا رو پس زده اینطور طلبکار بهش بغره.

اون کسی بود که این مدت جیم رو بی تفاوت ول کرده بود.
حتی با اینکه جیمین برای دیدن نوع برخوردش مثل قبل از ازدواجشون با تهیونگ رفتار میکرد اون هیچ واکنشی نشون نداده بود.

اون به جیمین نگاه نمیکرد و با همه هم صحبت میشد جز جیمین.

این یکی از دلایلی بود که جیمین هر بار بیشتر از دفعه ی قبل دور موندن از الفا رو انتخاب میکرد و وقت بیشتری رو با ته میگذروند.

Fate or Folly?Donde viven las historias. Descúbrelo ahora